خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 ««حکم اعدام»» 📢 ﴿همسر شهید﴾ خیلی محتاط بود رعایت همه چیز را می کرد هر وقت می خواست نوار گوش بدهد با چند تا از دوستای روحانی اش می آمد،ما اجاره نشین بودیم و زیرزمین خانه دستمان صاحب خانه خودش طبقه بالا می نشست عبدالحسین و رفقاش می رفتند تو اتاق عقبی به من می‌گفت هروقت که در زدند خبر بده که ضبط را خاموش کنیم اوایل زیاد در جریان کار نبودم می‌پرسیدم:چرا؟؟ می‌گفت:این نوار هارو از هرکس بگیرن مجازات داره میبرنش زندان. گاهی وقتا هم که اعلامیه جدیدی از امام می رسید و با همان طلبه ها میرفتند اتاق و تا می توانستند از اعلامیه ها رونویسی می کردند. شبانه‌ هم عبدالحسین می‌رفت این طرف و آن طرف پخششان می‌کرد. خیلی کمی خوابید همان هم ساعت مشخصی نداشت ، هیچ وقت بدون غسل شهادت از خانه بیرون نمی‌رفت، بنایی هم که می‌خواست برود با غسل شهادت می‌رفت، می‌گفت: اینجوری اگه اتفاقی هم بمیرم انشاالله اجر شهید را دارم، روزها کار و شب‌ها درس می‌خواند یک شب یادم هست با همان طلبه‌ها آمدن خانه چند نوار همراهش بود گفت مال امامه تازه از پاریس اومده . طبق معمول رفتند تو اتاق و نشستند پای ضبط. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃