✳️ قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت.
🔹به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.» او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجهاش منفی باشد.»
🔹اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش میگرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگیاش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر. بعد از نماز شروع کرد برای بچهها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما میخواهد از پاداش نیروها برایشان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت:
📌
«بچهها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
🔹
برای ما می گفت؛ وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود.
📚 «با دست های خالی» بهقلم مهدی بختیاری
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
https://eitaa.com/kimiayesaadat1