ثروتمندزاده اى در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقیرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى كرد و مى گفت: صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگین است.
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، این كجا و آن كجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت:
تا پدرت از زیر آن سنگ هاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده
📚حکایت هایی از سعدی
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🗳 دوستای درسخون و باهوشت رو به کانال دعوت کن 🤓👇
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
@klase1_12/3
کلاس اول تا دوازدهم