ادبیات رهبری در ۳ مقطع گوناگون، برای تشخیص نامزد مطلوب
📚 سیلان معنای اصلح و عناصر ساخت آن
مفهوم اصلح در فقه انتخابات، دو رکن دارد: «ویژگی های فرد» و «ویژگی های محیط». با تغییر هر یک از این دو، ممکن است یک فرد که دوره پیش یا حتی تا یک سال پیش هم اصلح تلقی میشد، دیگر اصلح نباشد.
تغییرات در محیط نیز بر دو گونه است: آ. تغییر در شرایط «انتخابات»؛ ب. تغییر در شرایط «پس از انتخابات».
بنابراین، رهبری در شرایط گوناگون، ادبیات گوناگونی را برای اشاره به نامزد اصلح، با توجه به مطالب بالا، به کار میبرد؛ لذا سه مقطع از این ادبیات را بررسی میکنیم:
1️⃣ مقطع انتخابات ۷۶؛ برجسته سازی «انتخاب اصلح»
در انتخابات ۷۶، به سبب این که رهبری شرایطی را فراهم کردند که از مشارکت بیشینه نگرانی ای نباشد، تمرکز مفهوم سازی را بر «انتخاب اصلح» گذاشتند:
آ. امام خامنهای در ۱۳ اردیبهشت ۷۶: «باید گشت و اصلح را پیدا کرد. باید گشت و امینترین را انتخاب کرد. باید جستجو کرد و در بین این چند نفر، به طور نسبی قادرترینِ بر اداره کشور را پیدا کرد.».
ب. امام خامنهای در ۳۱ اردیبهشت ۷۶: «[ملت] باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد. من مکرّر عرض کردهام که مسئله، مسأله دین و خدا و ادای تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. ... [نامزدها] در یک حد نیستند؛ بعضی صالحند، بعضی صالحترند. بگردید آن صالحتر را شناسایی و پیدا کنید و بهاو رأی بدهید.»
ج. امام خامنهای در ۳۱ اردیبهشت ۷۶: «همه منتظرند که بتوانند به آن کسی که مورد علاقهشان است و به تشخیص آنها اصلح است، رأی بدهند. این، چیز خیلی خوب و برجستهای است. ... بگردید آن صالحتر را شناسایی و پیدا کنید و به او رأی بدهید».
د. امام خامنهای در ۷ خرداد ۷۶؛ پس از انتخابات: «همه کسانی که به نحوی در این انتخابات شرکت کردند، دخالت کردند، تبلیغات انجام دادند و از کسی که مورد علاقه آنهاست و به نظرشان اصلح بوده است، حمایت کردند، پیش خداوند متعال مأجورند».
2️⃣ مقطع انتخابات ۹۲؛ توجه دادن عادی به انتخاب اصلح
آ. امام خامنهای در ۲۵ اردیبهشت ۹۲: شما که در انتخابات شرکت میکنید، دنبال یک فرد اصلحی میگردید ... چگونه اصلح را پیدا کنیم و مشخصات یک انسانی که اصلح از دیگران است، چیست، نکاتی در این زمینه وجود دارد که انشاءاللّه اگر بنده عمری داشتم، در آینده تا قبل از روز انتخابات عرض خواهم کرد.»
ب. امام خامنهای در ۱۴ خرداد ۹۲؛ یعنی ده روز پیش از انتخابات: «اصل مطلب در مسئله انتخابات، ایجاد حماسه سیاسی است ... در درجه دوم هم، رأی به کسی است که یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بندهی حقیر تشخیص دادهایم که برای آینده کشور مفیدتر از دیگران است.» تردیدی نیست که مفیدتر بودن برای آینده کشور، یعنی اصلح. ایشان هم چنین در روز ۲۲ خرداد ۹۲ سخنی دارند که برداشت های نادرست از آن را در مقاله «نظر رهبری درباره صالح مقبول و اصلح، آیا رهبری حرفی دال بر ائتلاف زدند؟» نقد کردیم.
3️⃣ مقطع انتخابات ۱۴۰۰؛ فروهشته سازی ادبیات انتخاب اصلح
امام خامنهای در این مقطع یعنی از سخنان نورور سال ۱۴۰۰ تا پیش از انتخابات، هفت سخنرانی داشتند (نوروز، ۲۵ فروردین، ۱۲ اردیبهشت، ۱۷ اردیبهشت، ۲۱ اردیبهشت، ۶ خرداد و ۱۴ خرداد) به دلیل شرایط این مقطع، در اکثر موارد تأکید بر اهمیت مشارکت مردم شده است و در هیچ مورد سخن از «انتخاب اصلح» نیامده است! در عوض مکرر بر معیارهایی مانند مبارزه با فساد و عدالت و قوت مدیریت تأکید شده است. تنها جایی که مفصل به معرفی معیارهای نامزد مطلوب اشاره کردهاند، در سخنان ۶ خرداد است که در آنجا هم در ذیل بحث نگرانی از مشارکت پایین مردم و راه حل این مشکل، وارد بحث میشوند، یعنی باز مستقلا به بیان میعارهای نامزد مطلوب، نمیپردازند و به مساله مشارکت در عنوان و صدر و ذیل مطلب میپردازند و متن آن نشان میدهد که به جای این که مردم را به شناخت نامزد اصلح با حداکثر دقت توصیه کنند، نه تنها سخن از نامزد اصلح نیست، بلکه سخن از این است که نامزدها باید «مدیریت قوی، قوت عمل، قوت اراده، کارامدی و صداقت» خود را به مردم نشان بدهند و آنان را قانع کنند.
✅ روشن است که انتقال بحث به ادبیات اصلح و صالح از یک سو، و از سوی دوم اصلح را صرف نظر از شرایط محیطی (رکن دوم سازنده مفهوم اصلح در فقه انتخابات) در نظر گرفتن و از سوی سوم، اصلح را کسی دانستن که برنامه تفصیلی بیشتری را تولید کرده باشد، سه خطایی است که با فقه انتخابات، ابرفقه و سخنان رهبری نمیتواند درست باشد.
❌ حیف عمرمان که صرف چیزی جز اطاعت از فرمایش رهبری (افزایش مشارکت)، ادبیات انحرافی، بازی در بستر تفرقه و فروریختن رأی نامزد مطلوب شود. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم