.
برگشت اموج به ساحل کوهدشت!
✍ مهران یوسفیفر گراوند
سه سال بیشتر از آن زمانی که پدرخوانده های سیاسی طرهان ائتلافی را پایه ریزی کردند و منجر به پیروزی شد نگذشته است، آن روزها فریاد وامصیبتایشان گوش فلک را کر کرده بود که اگر نجنبیم کوهدشت و رومشکان را فلاکتی ابدی فرا میگیرد، البته آن روزها اعترافی مثلاً از روی پشیمانی و ندامت بر زبان داشتند که کوتاهی ها کرده ایم و اکنون در صدد جبران برآمده ایم، انتخابات با تمام حواشی آن به پایان رسید و نام محمدرضا مبلغی فرزند آیت الله مبلغی بزرگ که مورد احترام قلبی مردم طرهان است بعنوان پیروز آن رقابت اعلام شد.
مردمی که مطمئن شده بودند اهالی قدرت و سیاست اینبار قولشان قول است، امید آن داشتند که جهت پیشرفت طرهان و جبران اشتباهات گذشته آنچنان از نمایندهٔ منتخب دفاع کنند که در انتخابات از وی حمایت کردند!
هنوز شور حال انتخابات و سرمستی هواداران پیروز انتخابت فرو ننشسته بود که نادمان دروغین بر صور منفعت طلبی دمیدند، گویا سفره ای پهن شده باشد از خواسته های همیشگی و تنفر انگیز ، و آنان تنها مهمانانی بودند که حق تناول از لقمه های چرب آن سفره را داشتند!
هر کدام طالب غذایی باب میل خود بودند و خیالشان که سفارشات طلاییشان بر زمین نمانده است، اما وقتی سفره را چیدند برای آنانی که خواب کباب بره را دیده بودند نان و پنیری بیش فراهم نشده بود، زیر چشمی و غضب آلود همدیگر را نگاه میکردند، گویا فراموش کرده بودند صاحبخانهٔ جدید شیخی است درس دین خوانده که پاکی و سادگی را از ابوی فقیدش به ارث برده است، او اهل خیانت به مردم نبود،آمده بود تا راه پدر را در خدمت به خلق ادامه دهد و بجای نانی چرب نامی نیک به یادگار بگذارد..
این شد که توابین بر پیکرهٔ ائتلافی که خود بانی آن بودند تاختند و امید مردم را به پیشرفتی که وعده اش را داده بودند ناامید کردند، تا توانستند خدمات نماینده را نادیده گرفته و از طریق میرزا بنویس های مجازی خود، حاشیه را جایگزین متن کردند !!
حال که دگر بار نزدیک انتخابات مجلس شده ایم بازهم پدرخوانده های طرهان نقشه ای شوم در سر دارند، اسم رمزشان اینبار ائتلاف طلایی است !!
متحیریم این چه طمعی است به قدرت و ثروت که تمامی ندارد، اگر حساب کنند زندگی ده نسل دیگرشان را تأمین کرده اند ، گویا این حرص و ولع تمامی ندارد، اینانی که بارها مردم را پله کرده، به بالای قله رسیده و با بریدن کندو طعم عسل ناب را چشیده اند به این آسانی پایشان را از روی این شانه های خسته بر نمیدارند و هربار با نام و نقشه ای جدید در پی محکم کردن جای پای خود هستند.
مالکان خود خواندهٔ خانه ای شده اند که هر بار با سلام و صلوات مستأجرش را به پشتوانه مردم انتخاب میکنند، اما هنوز چند ماه از قراداد نگذشته، طلب چند برابر از آنچه عرف است را داشته و در صورت مقاومت مستأجر، اساسیه اش را وسط کوچه میریزند و به همه میسپارند تا کسی به او خانه ندهد !
وقت آن رسیده است که صاحبان اصلی این خانه، یعنی مردم شریف طرهان، با ائتلافی که سران و سربازانش همه مردم هستند یکبار برای همیشه دورنگی ها، تزویر و ریاکاری و منفعت طلبی را از میان برداشته و خود مستأجری در شأن نام و نشان این خانه انتخاب کنند و تا آخر پشتیبانش بمانند، طوری که وقت رفتن خانه ای را تحویل دهد که حرمت و قیمت و امکاناتش چندبرابر سابق شده باشد!
هرچند ائتلاف قبلی را همین پدر خوانده ها پایه ریزی کردند، اما پیروزی اش را مردم رقم زدند، امید که همین مردم همچنان دور قبل، از شیخی حمایت کنند که بخاطر منافع مردم بر روی مطامع صاحبان قدرت خط بطلان کشید!
دیگر بس است همراهی موجی که به هنگام طوفان به ساحل پناه می آورد و به وقت آرامش به دریا برمیگردد..!
آری آنانی که چهار سال یکبار از زمین
و آسمان پیدایشان میشود و طریق راه مردم را مشخص میکنند، بعد از اتمام انتخابات، چه برد باشد چه باخت، راهی پایتخت شده و از زندگی لاکچری خود لذت میبرند!
مردم میمانند و کوهی از دروغ و امیدهای واهی!
یکبار برای همیشه خودمان تصمیم بگیریم،خودمان انتخاب کنیم، چرا که این ما مردم هستیم که خوب یا بد در این سرزمین محروم طرهان میمانیم و برای پیشرفت آن میجنگیم.
اسم رمز ما ائتلاف مردمی است، ائتلاف طلایی باشد برای صاحبان ثروت!