: ششم: بازنگري در مدل هاي شهرسازي، مديريت شهري و سبك زندگي به ويژه در بهداشت و حفظ س
مجتبی عبدالهی فرد: لامت آب و همچنين الگوي مصرف آب در بخش هاي گوناگون
هفتم: آموزش و مديريت علمي براي استفاده كامل از پس آب ها در بخش هاي گوناگون
هشتم: بازنگري در الگوي استقرار جمعيت و توزيع مناسب آن متناسب با امكانات محيطي و به ويژه آب
نهم: گسترش تلاش و حمايت نهادهاي بين المللي در راستاي ارزان سازي آب شيرين كن ها به طوري كه همه ملت هاي نيازمند بتوانند متناسب با شرايط اقتصادي خود از اين تكنولوژي استفاده نمايند
دهم: نهادينه سازي مشاركت دادن آحاد مردم در مديريت منابع و مصارف آب در برنامه هاي توسعه كشورها
یازدهم: الزام عمومي به اجراي برنامه هاي صيانتي از محيط زيست با هدف جلوگيري از افزايش گرماي زمين و آلودگي محيطي
دوازدهم: الزام به تنظيم و اجراي كامل پيوست صيانت از منابع آب، جلوگیری از آلودگی و مصرف بهينه آن براي تمام برنامه هاي توسعه و طرح ها و پروژه هاي بزرگ صنعتي، عمراني و كشاورزي
در تمام این موارد و در صورت لزوم می توان یارانه ملی و بین المللی اختصاص داد.
طبیعی است که اين فهرست مي تواند با نظر انديشمندان و كارشناسان كامل تر و كارآمدتر خواهد شد.
بیاییم در بخش دوم به پنج نکته مهم در سطح بین المللی بپردازیم؛
اول: همچنان كه از فلسفه تشكيل اين نشست بسيار مهم بر مي آيد نگاه صرفاً محلي و ملي به پديده بسيار مهم آب نه تنها نميتواند در مديريت مناسب منابع آب كافي باشد بلكه اعمال سياست هاي محلي و ملي ممكن است در برخي موارد منجر به ورود آسيب جبران ناپذير به منابع آب و منافع عمومي ملت ها و چه بسا مردم همان مناطق گردد.
دوم: محیط زیست، منابع طبیعی و به ویژه آب در حقيقت منابع فراسرزميني هستند. مرزهاي جغرافيايي سياسي نمي تواند مرزهاي مديريت عناصر زيست محيطي به ويژه آب را ترسيم نمايد.
امروز به طور آشكار و ضرورت فزاينده، نيازمند يك نگاه فراسرزميني و جهاني به امر مهم محيط زيست و به ويژه آب هستيم.
سوم: برخورداري از آب سالم نيز مانند خاك و هوا و ديگر عناصر و مولفه هاي زيست محيطي در سراسر جهان، حق برابر همه انسانها و موضوعي جهاني است و در نتيجه مديريت آن نيز بايد امري فراملي، فرامنطقه اي و جهاني تلقي گردد.
چهارم: كرامت انساني ،حقوق بشر و صلح و امنيت بين المللي به عنوان بخش مهمي از حقوق بين المللي توسط همه كشورها به رسميت شناخته شده و همه ملت ها و دولت ها در بهرهمندي و مديريت و صيانت از آنها حق و تكليف مستقيم دارند . فلسفه تشكيل نهادهاي بين المللي ذيربط بر اين حقيقت مهم تاكيد مي نمايد.
همانگونه كه به بهانه حاكميت ملي هيچ دولت و كشوري نمي تواند كرامت انساني ، حقوق بشر و صلح و امنيت بينالمللي را نقض كند ، نبايد به بهانه حاكميت ملي و سرزميني، مسئوليت جهاني صيانت از محيط زيست و به ويژه آب را ناديده انگاشت.
بنابراين تشكيل يك نهاد قدرتمند بين المللي با مشاركت همه ملت ها و دولت ها و با اختيارات و قدرت اجرايي كافي براي حفظ محيط زيست و از جمله مديريت منابع و مصارف آب و صيانت از آلودگی آن و رفع تعارضات با گستره منطقه اي و بين المللي، يك ضرورت كاملاً جهاني است.
نهادي كه با تعريف استانداردهاي علمي و فارغ از نگاه خاص منطقه اي، ملي و سياسي ، ضمن صيانت كامل از منابع آب ، محل ها و چگونگي تامين و مصرف آب در مقياس جهاني را به طور قاطع و عادلانه مديريت و در تعارضات قضاوت نمايد.
پنجم: نگاه سياسي به آب و منابع آبي بسيار مخرب است. جنگ آب، ضد انساني ترين و بدترين نوع جنگي است كه بايد از فراگير شدن آن جلوگيري كرد.
حضار محترم، انديشمندان و صاحب نظران؛
استحضار داريد كه رفع نهايي و دائمي مشكلات مزمن جهان مانند فقر، فاصله طبقاتي، اختلافات، جنگ، مسابقه تسليحاتي و صيانت از حقوق انسانها و از جمله محيط زيست جز از طريق مديريت مشترك جهاني و با حضور، مشاركت و مسئوليت پذيري همه ملت ها و دولت ها امكان پذير نيست.
به موازات ترويج و بسط عشق و مهرباني بين انسانها، بايد عشق و مهرباني با طبيعت را نيز فرهنگ سازي و ترويج نمود. به اميد آن روز
در پايان ضمن تشكر از استقبال و پذيرايي گرم و صميمانه و تجديد آرزوي توفيق براي اين نشست از همه برگزار كنندگان آن و همه شما سپاسگزارم.
موفق و سربلند باشيد.