رفته بودیم برای بازدید از موشک های فوق پیشرفته ی روسی.
وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو کرد به کارشناس موشکی روسیه و گفت: "اگه می شه فن آوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید!"
ژنرال ها و کارشناسان روسی خندیدند و گفتند: "امکان نداره این فن آوری فقط در اختیار کشور ماست."
حسن خیلی جدی و محکم گقت: "ولی ما خودمون این موشک رو می سازیم ..."
و دوباره صدای خنده ی اونا بلند شد.
وقتی برگشتیم ایران، خیلی تلاش کردیم نمونه شو بسازیم، ولی نشد.
وقتی از ساخت موشک ناامید شدیم، حسن راهی مشهد الرضا شد.
خودش تعریف می کرد:
"به امام رضا متوسل شدم و سه روز توی حرم موندم.
روز سوم بود که عنایت امام رضا علیه السلام رو حس کردم و حلقه ی مفقوده کار به ذهنم خطور کرد. وقتی زیارتم تموم شد دفترچه نقاشی دخترم رو برداشتم و طرحی رو که به ذهنم رسیده بود کشیدم تا وقتی رسیدم تهران عملی ش کنم."
وقتی حسن از مشهد برگشت، سریع دست به کار شدیم و موشک رو ساختیم که به مراتب از مدل روسی، بهتر و پیشرفته تر بود...
🌺شهید حسن طهرانی مقدم
:
به مابپیوندید👇👇👇
@kohnesrbazaniran
🌺🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌺