علت شکست مصر در جنگ ۶ روزه
👈شرعآ بدون ذگر نام من نشر مجاز نیست چون خاطره را من نوشتم
حسنعلی ابراهیمی سعید👉
در طول دوران جنگ تحمیلی بای طی دوره الف ن به قرگاه لشکر ۹۲ زرهی رفته بودم:
استادموارد ذیل را مطرح کرد که تقدیم میکنم:
بعداز اتمام دوره انشگده افسری:"به دایان ابلاغ کردند آماده مسافرت کاری شود
یکهفته بعد با یک پرواز به اردن رفت تازه اونجا فهمید علت مسافرت چیست
دایان باید حرف و شغل فرش فروشی را یاد بگیرد
در اوایل باید.کار را از شاگردی آغاز می کرد
دو سال تمام اونجا مشغول کار بود درکارخودش حرفه ای شده بود
زیر دست بهترین متخصص منتخب آموزش دیده بود
اونقدر در کارش حرفه ای شده بود که اگر چشمهایش را باپارچه ای می بستند به هر فرشی دست میزد نوع مواد مصرفی و محل بافت و قیمت تقریبی اش را می توانست حدس بزند
دایان بعد از آموزشهای اولیه و تخصصی و نیز موفقیت در آزمونهای مهارتی در دانشگاه اردن:"دستور مهاجرت دیکری گرفت
به او ابلاغ شده بود بعنوان تاجر فرش و صاحب بزرگترین حجره در بازار یکی از کشورها باید از اردن عزیمت کند
مایحتاج سفر آماده شد اپرواز از اردن به سمت یکی از کشورهای دوست اسراییل انجام شد
روی کروکی محل حجره را برایش مرور کردند و چند روزی هم اونجا آموزشهای تکمیلی را طی کرد
موعود حرکت رسید دستور دادند که آماده حرکت بسوی مصر و شهرقاهره باشد
پرواز انجام شد و هواپیما در قاهره روی زمین نشست
دایان وقتی پایش به خاک مصر رسید ساک خود را به زمین گذاشت و عینگ دودی خود را از چشمهایش برداشت با دمیدن روی شیشه ی عینک با دستمال شروع به تمیز کردنش شد
بلافاصله دستور رسید ما موریت تو لغو شد به اردن برگرد
بلافاصله بلیط برگشت تهیه شد و دایان به اردن بازگشت
به اوگفتند طرز ایستادن و نحوه پاک کردن عینکت بیانگر نظامی بودن تو را داشت
اطلاعات مصر متوجه تو میشد اگر چند روزی اونجا می بودی
این رفتار دایان باعث شد مدت چندین ماه برای آموزش نحوه رفتار و گفتار و برخورد غیر نظامی جلوه دادنش را طی کند پس از طی دوره دوباره آماده حرکت به مصر شد.
پرواز انجام شد
دایان در منزل ویلایی مهیا شده برایش اسکان داده شد
چند روز بعد حجره آماده شده را که مملول از انواع فرشهای نفیس بود تحویل گرفت و مشغول معامله روزانه شد
تا اینکه ماموریت اصلی دایان شروع شد