°|🌹🍃🌹|° 🌸|• نخستین عید فطر بعد از ، همسرم ماموریت بود. دلتنگی می کردم. همان روز تماس گرفت و مثل همیشه، را از لرزش صدایم حس کرد. هر قدر سعی کردم عادی صحبت کنم، نشد. 📱|° شب پیامک داد که تا چند ساعت دیگر به خانه می‌آیم. برای عید خودش را به خانه رساند و شیرینی آن عید برای همیشه در ذهنم ماندگار شد. 🌺|• از آنجایی که دور از خانواده زندگی می‌کردیم، بسیار مراعات حال مرا می‌کرد. در انجام کار و نگهداری از کمک حالم بود. 😓|° علی‌رغم اینکه خسته بود؛ اما همیشه با و مهربانی با من برخورد می‌کرد. آن‌قدر غرق در بودم که هیچ وقت نبودش را تصور نمی‌کردم. 😉|• چندین مرتبه با لحن از شهادت صحبت کرد؛ اما آن زمان جدی نگرفتم. از آنجایی که می‌دانست من طاقت دوری اش را ندارم، به طور جدی موضوع را مطرح نمی‌کرد. 🕊 @banoyeenghelabi