قطعه ای از زندگی شهید ابراهیم هادی یک بار در حین انجام مسابقات تمرینی ابراهیم مشغول کشتی گرفتن با هم وزن خودش بود . حریف ابراهیم ناخواسته با سر به صورت ابراهیم کوبید . زیر چشم ابراهیم باد کرد و سیاه شد حریف ابراهیم ترسیده بود و نگران شد . بارها دیده بودم که این مسائل مقدمه ای برای دعوا و ... می شد . اما ابراهیم با آن روحیه ی پهلوانی که داشت جلو رفت و صورت حریفش را بوسید . عجیب بود که او به حریفش روحیه می داد و می گفت : چیزی نشده ، توی ورزش پیش می یاد . این ها چیز کمی نیست . ما بارها برخلاف این مطلب را شاهد بودیم . خلاصه اینکه برای ابراهیم قهرمانی تعریف دیگری داشت ... . •|❤ @komeil_312 |🌱°•.