حاج ابراهیم قاسمی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از شهید « #حسین_کاشانی » از تخریب چیان لشکر۱۰ سید الشهدا(ع) اینگونه میگوید: زادگاه این شهید روستای«تورقوزآباد»  است . وقتی حاجی برگشت رفتم کاشانی را صدایش کردم. گفتم: «اگر کاری داری برادرعبدالله اومده.» خیلی دوست داشتم بدانم شهید کاشانی با حاجی چه کاری دارد. وقتی مقابل حاج عبدالله قرار گرفت بعد از احوالپرسی، دست برد درون جیبش و یک دانه پسته در آورد و به حاجی نشان داد و بعد دست حاجی را گرفت برد پشت چادر تدارکات و گفت: «برادرعبدالله این یه دونه پسته اینجا افتاده بود،می‌خواستم بخورم اما از فرمانده‌ام اجازه نداشتم واز طرفی هم می‌خواستم داخل پسته‌های تدارکات بگذارم نگران بودم که خدای نکرده خراب باشه و بچه‌ها بخورند و مریض شوند. این چند روز منتظر بودم تا شما بیایی و کسب تکلیف کنم.»  حاج عبدالله پسته را از دستش گرفت و مغز کرد. یه سوره حمد به آن خواند و در دهان شهید کاشانی گذاشت و صورتش را بوسید و گفت : «نوش جون.» شهید حسین کاشانی در فروردین ماه سال ۶۳ در  جزیره مجنون به شهادت رسید. بعد از سال‌ها پیکر مطهرش به میهن اسلامی رجعت کرد. #شهید #حسین_کاشانی ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯