در حالی که دندان هایش را به هم می سایید گفت: فکر کرده پول عمل علف هرزه که بشه گیر آورد. دست به بینی اش کشید و سرش را بالا داد. حسام الدین نگاهی به سر و روی مرد انداخت. بلوز چهارخانه ی پیچ اسکن قدیمی، شلوار گشاد و کتونی سفید پسر بچه ژاکت قهوه ای و شلواری که سر زانوهایش سوراخ بود، به تن داشت. ↩️ .... .⛔️ ❌ لینک کانال در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4