راست گفت : "اما زیبایی‌ات به یوسف و سوره‌ی او قسم که تو یکی از کلمات آن هستی..!" می دانی بعضی دردها را نمی شود گفت. نمی شود حتی نشان داد. نمی شود توصیف کرد. نمی شود ... نه نمی شود. و این درد تا عمق سلول های ریه را می سوزاند. درد نبودنت... این جا در سکوت و تاریکی خانه ام، روی این‌ صندلی و در برابر چشم هایی که این سطور را می خوانند آواز عاشقی سر دادن دشوار است. خوب میدانی عاشق نیستم. اما از دوری ات سینه ام به تنگ آمده. الهِجرانُ عُقوبَةُ العِشقِ ... کاش میشد مجنون وار به کوه بزنم. اما نه ... قرار بود در دل همین خانه باشم و تو بیایی! می دانم حواست هست دیروز بیست بودم و امروز سی را هم رد کردم و تو نیامدی. خودت بگو باید از چند بگذرم که بیایی... @khoodneviss