شعر کودکانه درباره عبدالله بن حسن😭 خدا که ما رو کامل آفریده یه عالمه نعمت به ما بخشیده ▪️عقل و زبون و گوش و چشم زیبا مو و دهان و بینی و دست و پا ▪️کاش نعمتای اونو قدر بدونیم تو راه نورانی حق بمونیم ▪️حتی اگه کوچولوئیم، مفیدیم برای آینده ماها امیدیم ▪️شبیه عبدالله برای آقا میشیم برای حق و خوبی، فدا ▪️امام حسن داشت یه پسر کوچولو مهربون و خداشناس و خوش رو ▪️وقتی امام حسین دیگه تنها شد عبدلَُّله از عمه ی خود جدا شد ▪️دستشو محکم از تو دستاش کشید به سمت جمعیت تو میدون دوید ▪️سمت عمو دوید و فریاد کشید: از عموجونم همتون دور بشید ▪️خیالتون عموم نداره همراه؟ هست پسر امام حسن، عبدالله ▪️امام حسین زخمی روی زمین بود موقع یاری امام و دین بود ▪️یه نانجیب شمشیرشو برد بالا تا بزنه امام حسینو، اما... ▪️یه دست کوچیک و شجاع، سپر شد چشمای مهربون آقا، تر شد ▪️عبدالله از امام حسین کرد دفاع کوچیک بود اما مهربون و شجاع ▪️پیش خدا و بابا روسفید شد رو سینه‌ی امام حسین شهید شد ▪️امام مجتبی! امام کریم! فدای بچه‌هات الهی بشیم ▪️کریم اهل بیت که مهربونی برام مث امام علی میمونی ▪️بخشندگی رو یاد بده به ما هم دعا بکن برای ما، شما هم ▪️سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم ▪️برا حسین پرچم زدم تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کانال کودکانه "شیعه کوچولو " @koodakanehe