🔶داستان کودکانه🤩
دندان صبا
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.
یک دختر خوب و قشنگ به اسم صبا با مامان و باباش زندگی میکرد.
صبای قصه ی ما خیلی مرتب و منظم بود .
ولی یه اخلاق بدی داشت و اون مشکل هم این بود که مسواک نمیزد.🦷
مامانش هرچی بهش میگفت دخترم مسواک بزن چون اگر نزنی دندون های قشنگت خراب میشن و میکروب ها تو دندونات زندگی میکنن.
اما صبای ما گوش نمیکرد که نمیکرد.😔
تا اینکه یه روزی از خواب که بلند شد دید دندونش حسابی درد میکنه، آخ و اوخ کنان بلند شد و نتونست هیچی بخوره🥴
مامانش که این وضع رو دید نگران شد و به بابای صبا تلفن کرد و گفت که بیاد تا صبا رو ببرن دکتر.👩⚕
صبا وقتی به مطب دکتر رفت گریه کنان گفت که دندونش خیلی درد داره .
دکتر بهش گفت که صبا خانم میکروب های زیاد و بزرگی روی دندونات خونه ساختن و زندگی میکنن😱
صبا ترسید و گفت ببخشید دیگه قول میدم مسواک بزنم . 😊
خانم دکتر هم یه داروی خوب و اثر گذار برای صبا نوشت تا زود تر خوب بشه.
وقتی به خونه اومدن بابای صبا بهش یه مسواک هدیه داد تا با اون همیشه دندوناشو مسواک بزنه . 🦷
صبا هم قول داد از اون به بعد همیشه دندوناش رو مسواک کنه تا هیچ وقت دندون درد نگیره.😊
✅ مجله کودکانه
فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو
آنچه شما دوست دارید 🧑🎄
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی