دوربین را از ماشین برمیدارم به سمت شهدای گمنام فتح المبین میرم برای عکاسی کردن، بعد سلام وعرض ادب به شهدای گمنام به سمت کاروان های دانش آموزی راهی میشوم.. هریک از بچها در حال و هوای خود ودر حال گوش کردن به روایتگری هستن، همانطور که در حال تماشای حالو هوای بچها هستم دور میشوم وآرام آرام در خاک نرم فتح المبین قدم میزنم امروز هوا متفاوت از روز های دیگر است.. باران نعمت الهی شروع به باریدن می کند و چه قدر قدم زدن را دلچسب می کند... هوا دلنشین عاشقانه، عارفانه ومعنوی است پاهایم دیگر توان راه رفتن ندارن گوشه کنج و تنها بر خاک غلطیده به خون شهدا سجده میکنم و اشک هایم با باران قاطی میشود وگونه هایم را خیس میکنند... بوی نم خاک فتح المبین قشنگ ترین بویی است که استشمام کرده ام ومن این روز واین حالو هوا را با خود به شهر خواهم برد.... ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ به کانال بپیوندید @koolebar_rahiyan|