یک شب با پسر شهیدش حرف زد و گفت: “سید حسن، آرزو داشتم بزرگ بشوی و به من سواد بیاموزی، بلکه بتوانم شعر بگویم. 📚✨
” بعد خندهاش گرفت و گفت: “خیلیها سواد دارند و حتی نمیتوانند شعر از رو بخوانند. 📖”
آن شب این حرفها را زد و به خانه رفت.🏠🌙
تا اینکه...
📖
گوشه از خاطرات کتاب دردانه
📚 روایتی از زندگی شهید سید حسن موسوی
📘 از انتشارات شهید ابراهیم هادی
📌 📲 برای شرکت در مسابقه و خرید کتاب، به این آیدی پیام بدهید:
@didar313yar
🌟 فرصت را از دست ندهید! آخرین مهلت: ۵ بهمن ماه
📚✨
#محتوا_دردانه
#شهید_سید_حسن_موسوی
ما را در پیامرسان
#ایتا دنبال کنید 👇
@golzarsirjan_ir