✨یکی از دوستان بعد از خواندن نماز ظهر می‌خواست به بالای ساختمان برود. محمود رادمهر دستش را گرفت و گفت: «هنوز نماز عصر را نخوانده‌ای. این من و شما نیستیم که کار‌های جنگ را پیش می‌بریم؟ خدایی که ما را تا اینجا آورده جنگ را نیز پیش خواهد برد.» ✨ با شنیدن این صحبت فردی که مخاطب رادمهر بود نماز عصر خود را خواند، دقایقی از رفتن مرد به پستش نگذشته بود که ساختمان مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و مرد مجروح شد. ✨آن روز بیش از سیصد زخمی و کشته از دشمن گرفتیم و در غروب هم با عقب‌نشینی دشمن، شهید رامهر با بی‌سیم بچه‌های خط عمار، مالک، حمزه و یاسر را صدا کرد ✨و گفت به شکرانه پیروزی که خداوند نصیب ما کرد، زمان اذان مغرب، همه به پشت خاکریز بیایند و اذان و الله اکبر بگویند و به کوری چشم دشمن اشهد ان علی، ولی الله را بلندتر بگویید. ✍روایتی از همرزم 🌹 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf