💠 مادرم تو شرط کرد که دخترم، صبح‌ها باید و جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر سخته. اما مصطفی همیشه با اینکه قهوه نمی‌خورد برایم قهوه درست می‌کرد. می‌گفتم: «واسه چی این کارو می کنی؟...». می‌گفت: «من به مادرت دادم که این کارها رو انجام بدم». محبت‌هاش رو که می‌دیدم احساس می‌کردم رنگ به زندگیمون داده. 📙افلاکیان، ج۴، ص۷ ✅🌺✅🌺 @kosarnet