مرحوم محقق اصفهانی از علماء بزرگی هستند که استاد مراجع گذشته مثل مرحوم آیت الله بهجت و دیگران بودند که در علمیت و مقامات معنوی فوق العاده بودند، بعضی ها نقل کردند که سجده های پنج ساعته بالای سر سیدالشهداء داشتند! یک مرجع، یک پیرمرد. بعضی از شاگردانشان نقل کردند که این پیرمرد می آمد در حرم امیرالمومنین می ایستاد و هزار مرتبه سوره انا انزلناه را ایستاده می خواند و تقدیم به حضرت می کرد و بعد محاسنش را کف دست می گرفت. این شعر از خود ایشان است که در دیوانشان هست: «گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم * خواجه مگر بنده سیاه ندارد» به طوری که نقل شده سیدالشهداء به ایشان فرموده بود: مردم نمی توانند ببینند یک مرجع تقلید پنج ساعت به سجده افتاده باشد، شما بروید در خانه تان ما بجای بالای سر قبول می کنیم؛ یعنی حرم امام حسین را تا خانه شما بسط می دهیم. ایشان یک دیوان عربی دارند و دو گونه شعر گفتند: بعضی از اشعار ایشان در اوج بلندی عرفان است و بعضی هایش هم مثل شعر یک انسان دلسوخته است. بعد از رحلت ایشان را خواب دیدند و گفتند: شما دیگر جوار سیدالشهداء هستید؟ فرمود: نه هر از گاهی مهمان امام حسین می شویم، جوار برای ما نیست.