6️⃣6️⃣1️⃣ قصه شب
💠 قصه نوک طلا و کفشهای جادویی
✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: کودکان بفهمند اهمیت تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف چقدر است.
🔶 روزی روزگاری توی مزرعه زیبای حیوونهای مهربون، جوجه کوچولویی بنام« نوک طلا» بود. نوک طلا یه جوجه خروس زرنگ و باهوش بود که همیشه دوست داشت توی مسابقهای که بین حیوونهای مزرعه برگزار میشه، نفر اول بشه.
🔷 یه روز از روزها با ناراحتی توی حیاط مزرعه قدم میزد و به اطرافش نگاه میکرد. هر چند دقیقهای هم یه نفسِعمیق میکشید و توی دلش میگفت: خداجون چرا من نمیتونم مثل بقیه توی مسابقه اول بشم؟! من که بهتر از بقیه میدَوَم! یه روز که نوک طلا روی تختش دراز کشیده بود، یه فکری مثل جرقه به ذهنش خورد.
♦️ اون با خوشحالی از جاش بلند شد و با صدای بلند گفت: فهمیدم! فهمیدم! مامان نوکطلا تا صدای پسرش رو شنید، باعجله به طرف اتاقش اومد و درو باز کرد و گفت: چی شده؟! نوکطلا خنده ای کرد و گفت: بالأخره فهمیدم جوجه اردک چهجوری تونسته هر سال اول بشه و من تا الان نتونستم!
❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇
https://btid.org/fa/news/209961
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی
@T_Child در میان بگذارید
📎
#دانش_آموزی
📎
#قصه_شب
📎
#کودکانه
📎
#متن
کودک شاد🍀
🌱
https://eitaa.com/koudakshad
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزههای علمیه
🌐
btid.org