9️⃣7️⃣1️⃣ قصه شب
💠 قصه من و داداشم موفق میشیم
✍️ نویسنده: محمدرضا فرهادی حصاری
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: آشنایی کودکان با زندگی شهدا مخصوصا شهید چمران
🔶 سالها پیش در کشور خوبمون ایران، پسری به نام مصطفی بههمراه خانوادهاش زندگی میکردن. مصطفی یه پسر درسخوون و باهوش بود که همیشه توی کارها به مامان و باباش کمک میکرد و به اونها احترام میذاشت.
🔷 بابای مصطفی یه مرد زحمتکش و مهربون بود که از صبح تا شب کار و تلاش میکرد. اون یه کارگاه جوراببافی داشت. توی کارگاه بابای مصطفی یه دستگاه مخصوصی بود که بهوسیله اون جورابها بافته میشد. اگه این دستگاه یه روزی خراب میشد، بابای مصطفی بیکار میشد.
♦️ یکی از روزهایی که بابا توی کارگاه مشغول کار بود، یکی از پیچهای دستگاه شکست و دستگاه از کار افتاد. بابا سریع کت خودش رو پوشید و به سمت بازار رفت تا اون پیچ رو تهیه کنه، ولی هرجایی که میرفت هیچکسی اون پیچ رو نداشت.
🔻 همه میگفتن این پیچ خارجیه، باید صبر کنیم تا ببینیم کی اون رو به ایران میارن. بابای مصطفی وقتی این حرف رو شنید، خیلی ناراحت شد، آخه معلوم نبود دقیقاً چه زمانی این پیچ رو وارد ایران میکنن. تازه اگر هم وارد میشد، قیمتش خیلی زیاد بود.
❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇
https://btid.org/fa/news/210844
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی
@T_Child در میان بگذارید
📎
#دانش_آموزی
📎
#قصه_شب
📎
#کودکانه
📎
#متن
کودک شاد🍀
🌱
https://eitaa.com/koudakshad
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزههای علمیه
🌐
btid.org