4⃣3️⃣3️⃣ قصه شب
💠 قصه شب: «مار خشمگین و جغدهای بدجنس»
✍️ نویسنده: محمدرضا فرهادیحصاری
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: قدردانی از نعمتهایی است که خدا به ما عنایت کرده.
🔶 نزدیک یه جنگل سبز، کوهی بود که روی اون عقاب پیر و دانایی زندگی میکرد؛ یه عقاب مهربون که عاشق حیوونا بود. اون همیشه از بالای کوه با دقت به اطراف نگاه میکرد تا حیوون وحشی یا شکارچیِ بیرحمی به جنگل وارد نشه.
🔷 میون همه حیوونا، فقط یه مار بود که از عقاب بدش میاومد؛ چون فکر میکرد عقاب، پدر و مادرش رو شکار کرده و خورده و با این کارش باعث شده که مار قصه ما تنها زندگی کنه.
♦️ یه روز عقاب پیر برای کمک به آهو به اونطرف جنگل رفت. مار وقتی این خبر رو شنید، یواشکی خزید و خزید تا به کوه رسید و خیلی سریع از لابهلای سنگها بالا رفت؛ ولی همین که به بالای کوه و نزدیکی لونه رسید، با تعجب دید که دو تا جغد دارن به طرف لونه عقاب میان. برای همین ترسید و خودشو بین سنگها قایم کرد...
❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇
https://btid.org/fa/news/227029
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی
@T_Child در میان بگذارید.
📎
#قصه_شب
📎کودک شاد🍀
🌱
https://eitaa.com/koudakshad
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
🌐
btid.org