#متن_بیانیه باسم رب الشهداء و الصدیقین همه از او هستیم و به سوی او برخواهیم گشت؛ اما کشان کشان رفتن کجا و دامن کشان رفتن کجا؟! و دامن کشان رفتن کجا و به کویش پرکشیدن کجا؟! دیگر قلم از من خجالت می‌کشد و من از قلم... تا کی قرار است بنویسم که او رفت و ما ماندیم؟ تا کی به جای خون از تنم، جوهر از مدادم بجوشد؟ خدایا میدانم که مداد نزد تو پرارزش است اما خونم میل امضای جوهرم دارد... بارالها که بود او که بر مسند عشق ننشسته پرواز کرد تا ملکوت؟ اللهم العن الذین قتلوا اولیائک و اصفیائک... سیدی بعد از سیدی و صالحی بعد از صالحی ... و صفی الدین بعد از نصرالله... شما مردانی هستید که در عصر تاریک مردم فراموشی، مرد بودن را دوباره معنی بخشیدید... زهی سعادت کسی چون من که در اقیانوس آسمان شما نفس کشید و خدا بخواهد در جاده پروازتان خواهد پرید... دیگر این پیام‌ها تنها و تنها روضه های خلوت آخر مجلس ماست و چه بهتر که نامحرمان نخوانند و نشنوند نجوای غریبانه ما را... پس در این پیام با یزید و شمر زمان سخنی ندارم و فقط در گوشه دل غمزده ام می‌گویم کاش قلب امام زمانم آرام بگیرد و به دعای دل شکسته اش بتوانیم جای یاران سفر کرده اش را به قدر ناچیز خود پر کنیم... السلام علی سیدنا نصرالله... و السلام علی سیدنا صفی الدین... و سلام بر همه شکسته دلان غزه و لبنان و جانم فدای اشک و خون پاکشان... علی صبوحی طسوجی ۴ آبان ۱۴۰۳ کانال رسمی استاد #علی_صبوحی 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3328901150C7ef377f09a