چه کسی حکومت می‌کند؟ شبکه مافیایی اسرائیل در ایران به قدری قدرتمند است که همه‌ی مقامات رده اول کشور نیازمند توجه و حمایت او هستند. این مسألهدر اشکال مختلفی قابل رؤیت است. به‌عنوان مثال می‌توان به جشن عروسی دختر ارتشبد ازهاری در سال ۱۹۷۱ اشاره کرد که در جریان این مهمانی، زمانی که عزری وارد می‌شود، ارتشبد ازهاری وی را در صدر مجلس و در کنار خانواده خود جای می‌دهد، ازهاری در این زمان رئیس ستاد بزرگ‌ارتشتاران است، این اقدام ازهاری موجب تعجب همگان می‌شود. مئیر این صحنه را خود چنین توصیف می‌کند: «چشمان گرد سران ارتش ایران و وابستگان نظامی کشورهای بزرگ جهان به‌ویژه آمریکایی‌ها شگفت‌زده مانده بود…» [۱۰] و البته بعید نیست چنین خوش‌نشینی‌هایی در نهایت باعث شده باشد که آمریکایی‌ها به دوران کاری وی در ایران پایان دهند. در روایت دیگری عزری دیدار خود با هویدا، نخست‌وزیر، را چنین روایت می‌کند: «… در پی گفت‌وگوهای روزمره ناگهان پرسید: آیا در تفسیر مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اسرائیل یا هر جای دیگر، اظهارنظر در مورد افراد و شخصیت‌ها از همان شیوه‌ای تبعیت می‌کنید که با آقای عَلَم داشتید؟ آیا در کیفیت و کمیت کار خودتان با ما دو نفر به تساوی رفتار می‌کنید؟…» [۱۱] هویدا که شاید بتوان او را قدرتمندترین نخست‌وزیر دوره پهلوی دانست که توانست ۱۳ سال در این منصب باقی بماند، این‌چنین عاجزانه لطف سفیر اسرائیل را گدایی می‌کند و شاید ترس او از مئیر بیشتر از نگرانی‌اش از سوی شاه باشد. هویدا در دیدار دیگری با مئیر در سال ۱۹۷۴، یعنی دو سال پس از اتمام دوره‌ی سفارتش، درباره‌ی توجه شاه به او چنین می‌گوید: «هفته‌ی پیش خدمت شاه شرفیاب بودم، ایشان با افسوس از رفتن شما یاد می‌کردند و می‌پرسیدند چرا از دستگاه‌های دولتی کناره گرفته‌اید؟… با این همه کار شاقی که بر دوش شاه است تعجب می‌کنم چگونه در فکر آینده و توفیق شما هستند، گو این‌که من به یاد ندارم یک نفر سفیر خارجی به اندازه‌ی شما از دست شاه ایران این همه مدال و نشان افتخار گرفته باشد.» [۱۲] باند مافیایی صهیونیست در ایران که مئیر یکی از بزرگان آن است، بر همه‌ی مسائل تسلط دارد. به‌طوری که مئیر در گوشه‌ی دیگری از یادنامه خود به وضوح اعتراف می‌کند که شیوه‌ی کار سفارت اسرائیل در ایران با شیوه‌ی کار دیگر نمایندگی‌ها در ایران متفاوت است و برای هماهنگی کار نیاز نیست از طریق وزارت خارجه و مقامات بالا اقدام کند و بسیاری از کارها را به‌صورت مستقیم با مقامات محلی پیش می‌برد. گویی وی مقامی ایرانی است! [۱۳] نکته‌ی فاجعه‌بارتر در مورد مئیر عزری این است که شاه نیز در مورد وی گفته‌ای ویژه دارد که نشان می‌دهد او نیز مانند دیگر مقامات حکومتش به سفیر اسرائیل وابسته بوده و قدرت خود را متکی به وی می‌دانسته است. این جمله‌ی ویژه را بعد از مرگ شاه، تیمسار امیر فضلی از قول او نقل کرده است: «اگر عزری هنوز در ایران بود، شاید این رویدادها پیش نمی‌آمدند.» [۱۴] آشکارا این جمله نشان می‌دهد قدرت مافیای صهیونیستی در ایران از ساواک نیز بیشتر بوده است. مئیر عزری در سال ۲۰۰۰ کتاب «میراث کوروش» را منتشر کرد. این کتاب نیز نشانه‌ای بی‌بدیل در راستای نمایش اندیشه‌ی «همزاد نشان‌دادنِ تمدن ایرانیان و یهود» است که چند هزار سال تمدن ایران را به آغاز امپراتوری هخامنشی تقلیل می‌دهد! بر اساس این طرح، یهودیان سعی می‌کنند مبدأ تمدن ایران را کوروش قرار داده و از آن‌جا که مشهور است او یهودیان را از بند بخت‌النصر آزاد کرده، یهود را به‌عنوان سرفصل اصلی تاریخ ایران قلمداد کنند. مرکز مئیر عزری برای مطالعات ایران و خلیج‌فارس مئیر عزری همچنین در سال ۲۰۰۶ «مرکز عزری برای مطالعات ایران و خلیج‌فارس» [۱۵] را در دانشگاه حیفا تأسیس کرد. ✍️ محمد کرمانی به‌کوشش: اندیشکده مطالعات یهود پی‌نوشت‌ها: [۱] عزری، مئیر (۱۳۹۳)، خاطرات مئیر عزری اولین سفیر اسرائیل در ایران، به کوشش غلامرضا امامی، نشر علم، تهران، صفحه ۸۶. [۲] ص ۸۷. [۳] ص ۶۹۶. [۴] ص ۲۶. [۵] ص ۳۲. [۶] ص ۶۰. [۷] ص ۲۰۰. [۸] ص ۴۶۵. [۹] ص ۵۱۸. [۱۰] ص ۱۵۵. [۱۱] ص ۷۶۴. [۱۲] ص ۲۸۹. [۱۳] ص ۱۵۷. [۱۴] ص ۲۵۱. [۱۵] The Ezri Center for Iran and Persian Gulf Studies