ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر ما؛ ای حسین، مسلم و هانی نمی شوییم ما و همین دو دیده ی تر دستمان بگیر از دست غیر دشنه ی دشنام می خوریم از دست دوست خون جگر دستمان بگیر راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر زینب اشاره کرد به سر، گفت یاحسین ای بر خیام سایه ی سر دستمان بگیر از قامت رشیده ی زن های خیمه ات جز سایه ای نمانده اثر دستمان بگیر رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر هم بر لباس پاره ی ما سایه سار باش هم بر رخ سه ساله سپر دستمان بگیر @labbayk_ir