واژه ها در محضر مادر شد این گونه وزین مریم و اسیه در ملک خدیجه خوشه چین عاشقانه شعر میگویم برای مادرم آن که زیر پای او افتاده جنات برین جز صفای عشق و نور حق از این دنیا نخواست تا ابد مدیون  زحمت های  این زن مانده دین اولین و آخرین کفو رسول الله بود معدن رحمت برای رحمت للعالمین آنکه میگوید نبی اِنّی رُزِقتُ حُبَّها از غبار مقدمش برداشت رزقش را زمین هم نشین و هم نفس با اشرف پیغمبران دامنش هم میشود این گونه زهرا آفرین نسل نور آمد پدید از دامن طاهاییش هیچکس جز او نخواهد بود ام المومنین