به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
جهان پیر است و بیبنیاد از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق میبینم
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بیغلط باشد که حافظ داد تلقینم
به مژگان سیاه کردی هزاران رخنه بر دینم
#شعر
#حافظ
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠 تکلیف امت اسلامی در زمینهی هدایت و حکومت، در حادثهی غدیر معیّن شده است. ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
☀️
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
—————————
🇮🇷
@SANGAR_1🇮🇷
🇮🇷
@SANGAR_5🇮🇷