❇️شفای بانو نیک صفت
آنچه می خوانید ماجرای شفا یافتن بانویی است که مورد عنایت حضرت امام زمان ،روحی فداه، قرار گرفته است. شرح ماجرا از زبان همسر ایشان است که درکتاب «بشارت ظهور» نگارش «احمد شطاری » درج شده است .کپی این اثر را حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در اختیار موعود گذاردند. با سپاس از ایشان متذکر می شویم که این کتاب آخرین بار در سال 1332 به چاپ رسیده است.
در سال 1314 ش از طرف شرکتی که در آن کار می کردم مامور خرید مقداری پنبه و پشم و پوست از ساوه شدم و در نتیجه به آن شهر نقل مکان کردم. دو سال از اقامت ما در ساوه گذشته بود که روزی همسرم که معمولا خوابهای روحانی خاصی می دید و من پس از شنیدن تعبیر می کردم،رویای عجیبی به این صورت می بیند:
در بیابانی در حال حرکت است و به اطاق بزرگی که وسط بیابان ساخته شده بود می رسد و مشاهده می کند که تمام بستگان، زنده و مرده در آنجا جمع اند و مشغول خوردن غذا هستندو بانویی از میان آن جمع که فوت کرده بود دست ایشان را می گیرد و از اطاق خارج می شوند. به پل بزرگی می رسند و همسرم به آن بانو می گوید که هر کس از این پل بگذرد، از پل آخرت هم خواهد گذشت. بعد دو نفری از آن پل می گذرند و به بیابانهای سبزوخرم و آبهای صاف و جاری و باغهای مصفا می رسند که نظیرش در دنیا نبوده. سپس و ارد باغی می شوند که ریشه های درختان از روی زمین پیدا بود و همچون بلوری می درخشیدو خوشه های مرواریدشبیه به خوشه انگور از درختان آویزان بود و برگهای ریز و سبز و خرمی داشته. از میان درخت مار سفیدی نمایان می شودکه این مار روی شاخه ها حرکت می کرده. همسرم با خود می گوید اگر مقرر باشد که مرادم