دعای نرجس خاتون  در ایوان سامرا در تاریخ 25/10/1397 در ساختمانی که منسوب به امام زمان  می باشد و الآن نزدیک به 20 سال است که در آن کار علمی و فرهنگی می شود یکی از علما فعال اصفهان که از سادات می باشند برای حقیر فرمودند : من تا 13 سال بعد از ازدواجم دارای فرزند نمی شدم و در این مدت همسرم 5 مرتبه باردار شدند ، ولی بچه ها سقط می شدند . در این مدت سختی های فراوانی کشیدیم . به اطبا و پزشکان حاذق مراجعه کردیم ولی هیچ فایده ای نداشت . تا اینکه در یک سفر زیارتی با جمع دوستان ابتدا در سوریه و سپس به مکه و مدینه مشرف شدیم . از اتفاق در مدینه با حضرت آیت الله رحمانی همدانی هم اتاق شدم و در بین صحبت ها ، مشکلم را برای ایشان بیان کردم . ایشان یادداشت¬های کتاب « خصائص الثقلین » را در دستم دیدند فرمودند : اگر می¬خواهی مشکلت حل بشود ، ثواب این کتاب را که در حال تألیف آن هستی ، تقدیم به روح حضرت نرجس خاتون  مادر امام زمان عج کن . همان لحظه این مطلب را ، نیت کردم و اهداء نامه کتاب ، که در اول کتاب چاپ می¬شود نوشتم : هدیه به حضرت نرجس خاتون  . وقتی از سفر حج برگشتم به شدت بیمار شدم . این کسالت چند ماه طول کشید . روزهای آخر بیماریم بود که در عالم رؤیا دیدم در ایوان حرم سامرا هستم و یک بانوی بسیار بزرگواری در ایوان ایستاده است ، با چهره ای که مهربانی در آن بسیار مشخص بود به ایشان گفتم: شما که هستید ؟ فرمودند: من نرجس خاتون مادر امام زمانم . عرض حاجت کردم و گفتم: من سال هاست بچه دار نمی شوم و فرزندانم همه سقط می شوند . سپس ایشان دو زانو نشستند و دست های خود را به دعا بلند کردند در حالی که اشک از چشمان مبارکشان می ریخت با مهربانی خاصی برای من دعا نمودند . از خواب سرنوشت ساز بیدار شدم و همسرم را صدا زدم و گفتم : ان شاء الله با لطف حضرت نرجس خاتون  به زودی بچه دار می شویم و از قضا چنین شد و همسرم در همان ماه باردار شد و این دفعه به سلامت دختری به دنیا آورد . و سال بعد دوباره همسرم به دختری دیگر ، باردار شد و الحمدلله سالم و متدینه هستند . من با دعای حضرت نرجس خاتون  دو دختر دارم که یکی ازدواج کرده و دیگری در مقدمات ازدواج است .