﷽ رُوِيَ‏ عَنْ عَلِيٍّ‏ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: «لَا يَجِدُ رَجُلٌ‏ طَعْمَ‏ الْإِيمَانِ‏ حَتَّى‏ يَعْلَمَ‏ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ» ترجمه: هیچ شخصی طعم ایمان و مزۀ حقیقی ایمان را نمی چشد مگر اینکه بداند آن چه در این عالم به او رسیده است، این طور نیست که بی حساب باشد و آن چه به او نرسیده است قرار نبوده که به او برسد. شرح: روایت از امیر المؤمنین صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: شخص طعم ایمان را نمی چشد مگر اینکه بداند دو چیز را، این ابتدا که علی(ع) وارد می شود، معلوم می شود که نظرش به کسانی است که اعتقاد به خدا دارند و به قیامت دارند ،مال آن ها است «لَا يَجِدُ رَجُلٌ‏ طَعْمَ‏ الْإِيمَانِ»؛ راجع به مؤمن می خواهد بگوید علی (ع)، به اینکه بدانید. دو تا چیز را باید بدانید، اگر این نداند، این طعم ایمان را نچشیده است. بنابراین مؤمن باید این دو چیز را بداند تا طعم ایمانش را بچشد. این تعبیر ساده اش. اوّل: آن چه که به او در این عالم می رسد، توجّه کردید؟! این طور نیست که بی حساب بوده؛ فرض کن هرچی به اش می رسد، کلّی است؛ به قول ما می گوییم: مای ما موصوله همه چیز را می گوید. حالا فرض بفرمایید چیزی باشد که به ظاهر نافع باشد یا چیزی باشد به ظاهر مضر باشد.خوشی، ناخوشی هرچی که باشد، توجّه کنید! این بداند که این، بی حساب نبوده، مؤمن باید این را بداند، همین را، تصادف در کار نیستش. گوش کنید! این، و از این طرف عکسش، «وَ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ»؛ اینکه به تو نرسید، حالا به این معنا، بلایی از تو دفع شد یا از آن طرف عکسش شد، نعمتی از تو گرفته شد، هر دو تایش بوده، هردو تایش باشد. هم ضرر دارد هم نفعش هر دو تا، یک چیز نیستش که؛ ما در این دنیا هستیم، گوش کنید، بین این دو تاییم، نفع و ضرر. درست است یا نه؟ آن هایی که به ما می رسد، نفع و ضرر حالا هرچی، این هم باز بی حساب نبوده، گوش می کنید؟ «وَ مَا أَخْطَأَهُ»؛ اینکه به تو نرسید. حالا گفتش: خوبی به تو نرسید یا بدی به تو نرسید. نفع به تو نرسید یا شر به تو نرسید، هر دو تایش ها!هر دوتایش؛ مؤمن باید این را بداند به این که آن چرا که به او در این عالم می رسد و آن چرا که به او نمی رسد، این ها بی حساب نیست، خوب توجّه کنید! بی حساب نیست، تصادفی نیست، کسی که مؤمن است اصلاً این جوری فکر نمی کند. من سرّش را نمی دانم، نه سرّ ندارد؛ این ها دو تا است. من نمی دانم سرّش را، نه اینکه سرّی در او نیست من حسابش را نمی دانم، نه اینکه بی حساب است؛ این ها دو تاست با هم. علی (ع)، می گوید: مؤمن، گوش می کنید؟! نسبت به خودش هر خیری هر شرّی هرنفعی هر ضرری برسد یا چی؟! دفع بشود ازش؛ این را می داند بی حساب چیه؟ نبوده، حالا حساب چی بوده، یک بحث دیگری است. اینجا یک چیز دیگری است، این را بهتان بگویم، و این است به این که یکی از روابط را می گویم، اجمالاً بدانید: کارهایی که ما می کنیم، اعمال ما رابطه دارد با آن اموری که به ما می رسد یا از دفع می شود. گوش کن! اعمال ما، مؤمن است می داند که اعمالش رابطه دارد، بی حسابی در کار نیست حساب دارد، یک کارهایی می کنی شد؟! بهت نفع می رسد. یک کارهایی می کنی به تو ضرر می خورد. یک کارهایی می کنی بلا از تو دفع می شود. یک کارهایی می کنی بهت بلا می رسد. توجّه کنید. این را بدان! بی حسابی نیست، دقیقا همه اش حساب شده است. علی (ع) می گوید: «لَا يَجِدُ رَجُلٌ‏ طَعْمَ‏ الْإِيمَانِ‏ حَتَّى»؛ به قول ما به قدری دقیق، به قول ما حصر هم تویش هست. این را بداند: «مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ»؛ اینکه به تو رسیده بی حساب نبوده، «وَ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ»؛ آنی که ازتو دفع شده، به تو نرسیده؛ حالا خیرش یا شرّش، هرچه می خواهد باشد، آن این طور نبوده باز هم بی حساب باشد، به قول ما شانسی باشد، این حرف ها توی کار خدا نیست. بحار الأنوار ج75، ص44 وَ قَالَ(ع) ‏ لَا يَجِدُ رَجُلٌ‏ طَعْمَ‏ الْإِيمَانِ‏ حَتَّى‏ يَعْلَمَ‏ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ. 〰〰〰〰〰