🔴تابوی خاک 🔹تابوها مثل دومینو هستند. با یک خطای محاسبه یا سهو لامسه می‌ریزند و شکسته می‌شوند و با خیزی پیش‌رونده آوار می‌سازند. درست مثل قبح یک گناه یواشکی که اولش عذاب وجدان است و تکرارش به جسارتِ عریان می‌انجامد. دومینو به تلنگری فرو می‌ریزد و تابو گاهی گلوله‌ی برفی است که می‌افتد و می‌خزد و بهمن می‌سازد. انگار صغیره‌ای است که جرأت به آن و استمرار در آن کبیره می‌سازد. تابوهای مقدس را باید مثل بار شیشه با احتیاط از نسلی به نسل دیگر جابجا کرد. باید مثل آینه از ساحت آنها غبارروبی و ابهام‌زدایی کرد. 🔸تابو گاهی حریم است؛ مرز است، سد است؛ مثل پدافند است. باید قرص ایستاد و برای تابو ماندنش سینه سپر کرد. یک مشت خاک چه ارزشی دارد وقتی بالش میّتی می‌شود؟ اما یک وجب خاک، قیمت ندارد وقتی نام آن وطن است. سهم ما از خاک مستطیلی بیش نیست، اما وطن جان می‌دهد برای جان دادن. فلسطین می‌داند که با تابوی «خاک»، نمی‌توان شوخی کرد. برود، رفته است؛ چه یک وجب، چه صد وجب! مسلمانان، تابوی «امت واحده» را جدی نگرفتند و گسستند و تباهی پشت تباهی در ملل اسلامی به بار آمد. 🔹عملیات «روزهای توبه»، تابوشکنی بود. اسرائیل تلنگر اول را به دومینوی تعرض خاکی زد. به طمع بهمن، گلوله‌ای برفی سمت ایران انداخت. صغیره‌ای مرتکب شد که باب کبیره را باز کرد. تابوی خاک، سوژه‌‌ی فکاهی نیست. برای تابو ماندنش خون‌ها ریخته شده و خون دلها خورده شده. قواره‌‌ی مگس چه به هماوردی سیمرغ؟ فرمود «غلط اضافه» معادل تسطیح تلاویو و حیفا است. این باید در دایره‌ی محاسبه‌ی باند تروریستی می‌بود که نبود. چرا؟ چون ما بجای محاسبه‌گری، ملاحظه‌گری می‌کنیم و می‌خواهیم از جنگ حق و باطل مساوی بگیریم؛ این به آن در! چرا ملاحظه‌گری؟ چون به تاب‌آوری مردممان ایمان نداریم. چون برآورد ما از خودمان، ضعف است. به زبان نمی‌آوریم و گاهی خلاف آن را شعار می‌دهیم، اما بی تعارف، خمیرمایه‌ی مقاومت را در بافت جامعه‌ی ایرانی انکار می‌کنیم. خطای محاسباتی همین است. نقطه‌ی اتکای تابوشکنی اسرائیل، همینجاست. 🔸حال چه کنیم؟ باید زیراب این محاسبه را زد که زد و خورد ما و آنها پینگ‌پنگ‌وار ادامه می‌یابد و آخرش شخص ثالثی پرچم سفیدی بلند می‌کند و هر که رَود خانه‌ی خود. باید اسرائیل را از «روزهای توبه» به توبه کردن انداخت تا دیگر با خاک ما شوخی نکند. سخت است، اما باید این تابوی شکسته را رفو کنیم. برای خون‌خواهی ضربه نزنیم؛ به قصد خون‌ریزی قتال کنیم. موازنه‌ای در کار نیست. چشم در برابر چشم، موازنه‌ی حزب‌الله و حماس با صهیونیست‌هاست. ما آسیب ببینیم، با نابودی جبران می‌کنیم. دل‌نگران مردم نباشیم. عوام مردم کیلومترها از خواص سبقت گرفته‌اند. خسارت بزرگ، آسیب پدافند نیست؛ کوچک شمردن ایمان و توان مردم است. غفلت از مؤلفه‌های قدرت ایران است. باید محاسبات را اصلاح کنیم. باید تابوی خاک را بند بزنیم. ✍🏼زهرا محسنی‌فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648