برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
💎💎💎💎👇👇👇👇
تیپ ۴۱ ثارالله که به فرماندهی حاج قاسم بود، در حقیقت قـاسم آن را یک ماه پیش از عملیـات تشکیل داده بود. خیلی زود توانست برای حضور در عملیات آتی تیپ را آماده کند. این هم دلیل داشت و آن کارهای آموزشی بود که ایشان پیش از آن انجام داده بود. عمدۀ نیروهای این تیپ را بسیجیان اعزامی از شهرهای مختلف استان کرمان تشکیل میداد؛ نیروهایی بسیار زحمتکش که عموماً از اقشار کشاورز و کارگر بودند. البته از استانهای دیگر هم نیروهایی به این تیپ اعزامشده و در گردانهای آن سازماندهی شده بودند.
قبل از اجرای عملیات جلسات طرحریزی و هماهنگی، بعضی اوقات با حضور فرماندهان تیپهای ارتشی محور قرارگاه قدس و با حضور حسن باقـری و غلامعلی رشید برگزار میشد. بعضی جلسات هم صرفاً با حضور حسن باقـری، رشید، حسیـن خـرازی، حاج قاسم و من برگزار و بحثهای تاکتیکی عملیات مطرح میشد.
بعد از انجام شناساییهای لازم توسط نیروهای اطلاعات و شناسایی، فرماندهان با تشکیل جلسات اقدام به تجزیهوتحلیل اطلاعات و سپس بر اساس آن طرح مانور را چکُشکاری میکردند.
سرانجام با انجام تمهیدات لازم، با ابلاغ فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا، مبنی بر قطعی بودن عملیـات در شامگاه یکشنبه یکم فروردینماه ۱۳۶۱، از بعدازظهر همان روز هماهنگیهای لازم را با حسیـن خرازی، حاج قـاسم، سرهنگ اسکندر بیرانوند و سرهنگ امرالله شهبازی انجام دادم. بعدازآن، نوبت به گردانها رسید تا حرکتهای سرنوشتساز خودشان را از نقطه رهایی شروع کنند.
شاید بشود گفت سختترین و حسـاسترین مرحلۀ عملیـات، شکستن خط دشمن بود، چون بعد از چند عملیات موفق نیروهای ایرانی، دشمن تا حدودی هوشیار شده بود و با ایجاد میدان مین و موانع بازدارنده سعی میکرد از نفـوذ نیروهای ما به داخل مواضع خودش جلوگیری کند.
ساعت 00:30 بامداد دوم فروردینماه 1361، عملیات فتحالمبین با رمز مقدّس یازهراسلاماللهعلیها آغاز شد.
بعد از شروع عملیات و پیشروی نیروها، حاج قاسم با یکی از جانشینان تیپ 41 ثارالله؛ عبدالحسین رحیمی تماس میگیرد.
حاج قاسم:
«رحیمی، رحیمی، قاسم.»
رحیمی:
«قاسم، رحیمی بهگوشم.»
حاج قاسم:
«کمرسرخ سقوط کرد. تانکهایش در حال فرار هستند. بیست دستگاه تانک هست. نگذارید فرار کنند. بگو همه باهم تکبیر بگویند. تکبیر.»
حضّار:
«اللهاکبر، اللهاکبر، خمینی رهبر، مرگ بر ضد ولایتفقیه، مرگ بر صدام .»
با شروع عملیات و عبور نیروها از جاده، در محور چاه نفت و دشت عبّاس نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله با گروهی از داوطلبان اردنی (نیروهای الیرموک) مواجه شدند؛ نیروهایی که خوب پول میگرفتند و خوب هم میجنگیدند. همین مقاومت نیروهای اردنی باعث شد، تیپ ۴۱ ثارالله نتواند خط خودش را بهطور کامل پاکسازی کند؛ طوری که سمت چپ تیپ ۱۴ امام حسین علیهالسلام پوشش داده نشد. همین امر باعث شد بقایایی از نیروهای پیادۀ عراقی در سنگرهای آنجا مخفی شوند و روز بعد برای نیروهای ما مشکلاتی را ایجاد کنند. این نقیصه در محور دشت عبّاس بیشتر به چشم میآمد.
ادامه دارد...