هدایت شده از حقیقت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌺🍃بی‌قرار هجران🍃🌺 🌷سرهنگ پاسدار احمد گودرزی متولد اول فروردین ۱۳۵۷ بود که در ورامین بزرگ شد. 🥀شهید گودرزی چند روز مانده به مرحله دوم اعزام خود گفته بود، بی‌قرارم، نمی‌توانم بمانم و طاقت ندارم. این شهید خیلی به فکر خانواده بود و تنها جایی که خودخواهی کرد بر سر رفتن به سوریه بود. این موضوع را برای خودش خواست و خدا هم مزد خوبی‌هایش را داد. احمد با دوستانش در محل کار رفاقت مثال‌زدنی داشت. نیروهای گردان مقداد بعد از آنکه دو گردان حمزه و مقداد ادغام شدند، پیوسته نزد شهید احمد گودرزی بودند. 🍃اخلاق احمد چنان اثرگذار بود که سبب می‌شد دیگران جلب اخلاقش شوند و بسیار زود با همه ارتباط برقرار می‌کرد و هیچ‌کس از دستش ناراحت نمی‌شد. وی همیشه در سلام کردن پیشتاز بود و اجازه نمی‌داد در این باره به عنوان نفر دوم قرار بگیرد. این 🌹شهید یکی از مدافعان حریم اهل بیت بود که 14 اسفند ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. از این شهید بزرگوار دختری به یادگار مانده است که زمان شهادت پدرش ۴۳ روزه بود. فرزندی که هرگز او را ندید. 🎋زهرا رضایی، همسر شهید گودرزی می‌گوید: 🖌 «وقتی پیکر شهید میثم نجفی را آوردند، احمد هر شب به فکر می‌رفت. وقتی چشمش به عکس شهید میثم نجفی می‌افتاد می‌گفت: دوستم دخترش را ندید و شهید شد. گاهی می‌گویم خبر نداشت دخترش را نمی‌بیند و شهید می‌شود. عجیب که خود احمد هم دخترش را ندید و شهید شد.» 🌸🌹🌸 @hagigei