#خاطرات_شهدا 🌹🕊
🔰ماه مبارک رمضان🌙 بود. قرار شده بود
#آقاجواد باز هم به
#سوریه بروند. یک روز که از خانه پدرش🏡 آمد، به من گفت: "خانم! مامانم میگن
#ماه_رمضان را نرو سوریه."😔
🔰گفتم: خوب طوری نیست! خوبه که پیشمون باشی😔 بمون و بعد از ماه
#رمضان برو اون شب رفتیم مهمونی و بعد هم رفتیم
#شهدای_گمنام🌷 کوه سفید.
🔰فردا صبح که از خواب بیدار شد، گفت: من برم بیرون و بیام. وقتی برگشت خونه🏘 گفت: خانم! من دیشب به
#شهدا گفتم نمی خوام ماه رمضان را به
#سوریه برم🚷 ولی صبح پشیمون شدم و حالا رفتم پیششون و گفتم: ”هر طور
#حضرت_زینب صلاح میدونن“
#شهیدجوادمحمدی ششـ6ـم ماه رمضان به سوریه رفتند و یازدهــ11ـم ماه مبارک هم به
#شهادت رسیدند....
💥نکته ش رو گرفتی⁉️
رابطه
#جواد و
#شهدای گمنام رو داشتی؟
همش همینه...
نگاه شهید👀 به قلبته
هر چی میخوای، بخواه...
شهید،
#آمین می گوید، دعایت می کند
به شرط اینکه☝️
#شهید🌷 تو قلبتـ❤️
#جز_خدا عشقی نبینه❌
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_روزه_دار
🌾🎋🌾🎋🌾🎋🌾🎋🌾