روابط بچه‌های حاج حسن با بچه‌های موشکی مقاومت خیلی نزدیک شده بود. محدودیتِ افراد در آن شرایطِ دشوار، و روحیات جهادی‌ و اخلاصشان در هدفی مشترک، قلوب‌شان را یگانه کرده بود. آنها دوستانی بودند که در دل سختی‌ها‌، باوجود اختلاف فرهنگ و زبان، با هم پیوند خورده بودند. در آن میان، وجود حاج حسان، کار هر دو طرف را آسان کرده بود. او مرد ثروتمندی بود که خانه و زندگی‌اش را وقف راه حزب‌اللّه کرده بود. گاهی بچه‌های موشکی ایران مثل محمد سهرابی، سید مجید موسوی و چند نفر دیگر را چندین شب در خانۀ خودش مهمان می‌‌کرد. وقتی به تهران می‌آمد چنان فارسی را روان صحبت می‌کرد که همه فکر می‌کردند بچۀ ناف تهران است! او در طول چند سال، محرمانه‌ترین مسائل موشکی حزب‌اللّه را سامان داد و تجهیزات و ایده‌های نرم‌افزاری را از برادران ایرانی‌‌اش گرفت. مثل عماد مغنیه و فرماندهان بزرگ دیگر، اسرائیلی‌ها او را هم در لیست ترور داشتند. دشمن هیچ‌گاه نفهمید شهادت در راه هدف، برای مردان جهاد، شیرین‌ترین آرزوست. https://eitaa.com/lashkarekhoban