رفته بودیم مشهد جلو این مغازه هایی که عکس میزنن رو بشقاب ، بابام واساده به پسره میگه : آقا عکسو رو در قندونم میزنین! یارو گفته نه ! بابام اومده به من میگه : حیف شد ! میگم : چرا ؟ میگه : هیچی میخواسم بدم عکستو رو در قندون بزنن دیگه بچه ها دور قندون نرن! خدایی بابای با محبتی من دارم 😐😂