🔹برگی از کتاب عرفان در آئینه قرآن و روایات
🔹نویسنده: استاد حسن رمضانی
💠ناشر: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
✅شرایط و ویژگیهای استاد سیر و سلوک
🔹بیشک استاد سیر و سلوک، ازآنجاکه در بهفعلیترسیدن استعداد سالک نقشی بسیار مهم و حیاتی دارد، شرایط و ویژگیهایی دارد که اهمیت و حساسیت آنها کمتر از اصل نیازمندی به استاد نیست؛ زیرا همانگونه که واضح است، گمراهیها و انحرافها و آسیبهایی که یک استاد دروغین و نالایق برای سالک مرید پیش میآورد، اگر از گمراهیها، انحرافها و آسیبهای کسی که از اصل استاد راهنما محروم است، بیشتر نباشد، قطعاً کمتر نیست؛ بنابراین مشایخ قوم همواره پس از تأکید بر اصل ضرورت و نیاز به استاد سیر و سلوک، به بیان شرایط و خصوصیات وی پرداختهاند.
از جمله میتوان به جناب شیخ نجمالدین رازی اشاره کرد. وی در فصل دهم کتاب مرصاد العباد ـ که به بیان مقام شیخی و شرایط و صفات آن اختصاص یافته است ـ با استفاده و استنباط از عبارتها و اشارتهای آیۀ 65 سورۀ کهف ( فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً: پس بنده ای از بندگان ما را یافتند که ما از سوی خویش به او رحمتی داده بودیم و از نزد خودمان به وی دانشی آموخته بودیم )، پنج ویژگی برای مقام شیخی برشمرده است. آیۀ مزبور از رسیدن حضرت موسی به محضر حضرت خضر علیهما السلام و اوصاف حضرت خضر و استحقاق و لیاقت آن جناب به عنوان استاد و مربی حضرت موسی علیهما السلام سخن میگوید.
📒پنج ویژگی یادشده که به نظر نجمالدین، پنج رکن بنای اهلیت شیخی و مقتداییاند، چنیناند: نخست عبودیت و بندگی ( عَبْداً مِنْ عِبادِنا )؛ دوم استحقاق قبول بیواسطۀ حقایق از حضرت حق تعالی ( آتَیْناهُ )؛ سوم استحقاق دریافت رحمت ویژه از مقام عندیّت ( رحمةً من عندنا )؛ چهارم شرف تعلّم علوم از حضرت حق تعالی ( وعلّمناه )؛ پنجم دولت دریافت بیواسطۀ علوم لدنّی ( من لدنّا علماً ).
گفتنی است نجمالدین پس از شرح و تبیین این پنج ویژگی، بیست خصلت دیگر را که درحقیقت، همه برخاسته از ویژگیهای پنجگانۀ یاد شدهاند، برای شیخ و مقتدای کامل ذکر میکند که مهمترین آنها عبارتاند از علم شریعت، اعتقاد صحیح خالی از بدعت، عقل، سخاوت، شجاعت، عفت، علو همت، شفقت، حلم، عفو، حسن خلق، ایثار، توکل، تسلیم، وقار و هیبت .
⬅️در اینجا نجمالدین رازی درحقیقت بر همان سخنی پای میفشارد که ما پیشتر ( صفحۀ 196 ) آن را به مناسبتی از فرغانی در مشارق الدراری نقل کردیم و از قول او گفتیم در میان گونههای چهارگانۀ سالک محض، مجذوب محض، سالک مجذوب و مجذوب سالک، کسانی که سالک محض یا مجذوب محض هستند، صلاحیّت دستگیری ندارند و نباید مقتدای کسی واقع شوند؛ ولی کسانی که مجذوب سالک یا سالک مجذوباند، لیاقت امامت و مقتدا واقعشدن را دارند و میتوانند از دیگران دستگیری کنند و راهنمای آنان باشند و در میان این دو گروه، مجذوبان سالک به دستگیری و ارشاد دیگران سزاوارترند.
🔶شاهد درستی این مدعا سخن خود رازی است، آنجا که دربارۀ توفیق رسیدن مرید صادق به محضر شیخی واصل کامل میگوید: « چون مرید صادق در ابتدا بر قضیۀ " وَالّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنّهُم سُبُلَنا " قدم در راه طلب نهد و به کمند جذبات عنایت، روی دل از مألوفات طبع و مستلذات نفس بگرداند و متوجه حضرت عزت گردد، حضرت عزت بر سنت " لَنَهدِیَنّهُم سُبُلَنا " جمال شیخی واصل کامل سالک، در آیینۀ دل او بر او عرضه کند، نه مجذوب که مجذوبان مطلق شیخی را نشایند و نه سالک که سالکان مطلق هم شیخی را نشایند؛ زیرا که سالک مطلق دیگر باشد و مجذوب مطلق دیگر ».
بر این اساس شخصی که بهکل از جذبه بینصیب است، هرچند اهلسلوک باشد یا کسی که از سلوک هیچ بهرهای ندارد، هرچند از مجذوبان به حساب آید، شایستۀ مقام شیخی و دستگیری دیگران نیست؛ زیرا مجذوب صرف با راه و رسم منزلها و مقامات سلوک آشنا نیست و سالک صرف هم از هدایتها و حمایتهای ویژه و مستقیم حضرت حق تبارک و تعالی بیبهره است. در این صورت طبیعی است هیچیک از این دو توان و لیاقت ارشاد و تربیت دیگران را نداشته باشد.
📒بنابراین با صراحت تمام میگوییم شیخ و استاد سلوک یا باید جزء مجذوبان سالک باشد ـ که انبیا و اولیای معصوم علیهم السلام در رأس آناناند و تا وقتی دسترسی به آنها ممکن است، همین اولیتر و سزاوارتر، بلکه متعیّن است ـ یا حداقل باید در زمرۀ سالکان مجذوب قرار گیرد که در رتبۀ بعد و مقامی پایینتر قرار دارند و ازاینرو خود آنها و نیز کسانی که تحت پوشش تربیتی آنهایند، مستقیم یا غیرمستقیم، از برکات وجودی مجذوبان سالک خصوصاً انبیا و اولیای معصوم علیهم السلام بهرهمندند.
برگرفته از کتاب عرفان در آئینه قرآن، استاد حسن رمضانی،ص251-249
🔶برای تهیه نسخه الکترونیکی اثر به کتابخوان |ژوهان مراجعه نمایید.
🌐
http://pajoohaan.ir/document/4788