آب جهانی! سوار شدم. راننده پیرمرد جالبی بود. سر حرف را باز کرد و گفت تو از خانواده مولی هستی؟ عین پسرشون هستی که فلان جا می نشینند. خلاصه، حرف رسید به فوتبال. این بطری را درآورد و گفت ببین چه جالبه. پرچم همه رو زدن. بعد شروع کرد بد و بیراه گفتن به بازی دیشب ایران. می گفت این داور (بوق سانسور) کتک می خواست. اگر جلوم بود با تیر میزدمش! 😂 حالا من باید راننده رو آروم می کردم! خیلی ناراحت بود که ایران حذف شد. فیلم بازی نمی‌کرد. چون اصلا نفهمید ایرانی هستم. (مرسی لهجه) 😊 فکر کنم بقول بعضیا اینم از ایران پول گرفته بود! فقط نمی‌دونم چرا با این سنش مجبور بود کار کنه! به مقصد که رسیدم، ول نمی کرد، بازم حرف میزد و فحششون میداد 😂 @libaniran instagram.com/p/BkfNd2DA539