بس که مدتها در محضر آیتاللّه شاهآبادی بودهاند و به گفتهی آیتاللّه حاج شیخ مهدی حائری یزدی حتی مواقعی هم که اسفار تدریس میکردند درس اسفار ایشان بیشتر جاذبهی عرفانی داشت و اسفار را هم از نظر ابن عربی نگاه میکردند،[9] و در تفسیر سورهی حمد نشان دادند در چه جایگاهی از مقامات عرفانی هستند و چگونه به عالَم نگاه میکنند.[10]
ب: در مورد تفاوت بین موضوع تجلیات اشراقی با موضوع عقلی و استدلالی، باید روشن شود که وقتی در موضوعی تعقل میکنید تا به نتیجه برسید مجبور به داشتن قضیهای هستید با صغرا و کبرایِ خاص و نتیجهای در محدودیت صغرا و کبرایِ قضیه، ولی در موضوعات اشراقی چنانچه قلب آماده باشد با نوری از معرفت روبهرو میشوید که بر قلب شما تجلی کرده و همهی جوانبِ دغدغهی شما در آن لحاظ شده.
از آنجایی که قلب انسان همهی شخصیت انسان است وقتی حقیقتی بر قلب کسی اشراق و متجلی شود همهی شخصیت او را فرا میگیرد. در همین رابطه خداوند از یک طرف در وصف قرآن که بر قلب رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» نازل شده میفرماید: «وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ$ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ$ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ»(شعراء/192 تا 194). و از طرف دیگر میفرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى$ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»(نجم/3 و4) او بر اساس میل خود سخنی نمیگوید، آنچه میگوید چیزی نیست مگر وَحی الهی که بر او وَحی شده زیرا قرآن با قلب و شخصیت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» متحد شده، بر همین اساس سنت و سیرهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» عین وَحی الهی است. در ذیل همین قاعده است که شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» عین انقلاب اسلامی است و ما میتوانیم از طریق سیرهی آن مرد الهی در صحنههای مختلف، انقلاب اسلامی را تفسیر کنیم و ببینیم ارادهی الهی در این تاریخ به کجا اشاره دارد؟
12- با توجه به موارد فوق معتقد هستیم انقلاب اسلامی یک حقیقت اشراقی است که بر قلب حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» تجلی کرده و در ذیل چنین اشراقی که با شخصیت حضرت امام متحد است باید اهداف انقلاب اسلامی را در نظام اسلامی و در دولت اسلامی به فعلیت رساند که البته این راهکارهای خاص خود را دارد و انسانی تراز خود را میطلبد و رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در سخنان خود پس از اعلام پیروزی آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، از کارهای زمینمانده سخن به میان آوردند که باید به آنها بپردازیم. آیا یکی از مهمترین کارهای زمینمانده، تربیت انسانهایی نیست که باید با عقل قدسی و معرفتی ربّانی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی باشند و در سلوکْ ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» بتوانند در آینده امور اجرایی دولتها را مطابق اهداف انقلاب اسلامی مدیریت کنند و امید دشمن را که با تکیه بر امیال قشر خاکستری مردم -که تحت تأثیر فرهنگ و عقل غربیاند- میخواهد انتخابات را به نفع خود مصادره کند، به یأس تبدیل نمایند؟
13- در روايت بسيار ارزشمندى از امام صادق«علیهالسلام» داريم: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا»[11] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مىفرستد و مىگويد تعهد و پيمانت-دستورالعملات- در كف دست تو است، چون امر مهمى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى، به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. در ذيل اشراق مهدى«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» هر كدام از ياران حضرت دريچهاى مىشوند كه عالم غيب و معنا بر قلبشان گشوده مىگردد. رابطه اشراقی با امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» پیدا کردن از این سنخ است و قرارگرفتن در ذيل فرهنگ دينى وقتى به صورت اشراقى واقع شد، موجب میشود تا جان و قلب انسان تحت الشعاع آن اشراق قرار گیرد و انسان ترازِ انقلاب اسلامی ،انسانی است که با نظر به سیره و رهنمودهای حضرت امام متذکر اشراقاتی میشود که بر قلبش وارد میشود و میتواند در هرجایی که هست وجهی از وجوه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» باشد همچنانکه یاران حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» در هرجا که میباشند وجهی از آن حضرتاند و از اشراقاتی که در ذیل وجود مقدس آن حضرت دارند راه را از چاه باز میشناسند. و ما در انقلاب اسلامی شخصیتهایی مثل مرحوم شهید چمران و سرداران بزرگ دفاع مقدس را از این جنس مییابیم و از همه مهمتر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» است که در فضای اشراقی که بر قلب مبارک حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» شد، زیست مینمایند و جامعه انفلابی را راهنمایی میکنند. لا