جلسه ۲
هر صورتی که در ذهن انسان نقش می بندد یا تصور است یا تصدیق.
تعریف تصور: صورت ذهنی بدون حکم
تعریف تصدیق: تصوری که همراه حکم باشد، خواه حکم به ایجاب باشد یا سلب
نکته: برخی قائلند موضوع، محمول و نسبت حکمیه شرط تصدیق است و حکم، خود تصدیق
و برخی قائلند موضوع، محمول، نسبت حکمیه و حکم هر یک از این چهارتا به عنوان جزء (شطر) تصدیق است.
نکته: عده ای به اشتباه، رابط را نسبت حکمیه می دانند در حالی که رابط دلالت بر نسبت حکمیه می کند و دال غیر از مدلول است.
مثلا: زید کاتب است، این «است» را هم رابط و هم نسبت حکمیه می دانند.
پس:
رابط: آن چیزی است که دلالت بر نسبت حکمیه می کند.
نسبت حکمیه: نسبت و ارتباطی میان موضوع و محمول است که مورد تصدیق واقع می شود.
انواع تصدیق
أ. حملیه: چنانچه طرف اول مفرد باشد، قضیه «حملیه» خواهد بود، خواه طرف دیگری مفرد باشد یا مرکب
به بیان دیگر: اگر نسبت میان دو طرف، این همانی بود، قضیه حملیه است.
این همانی: یعنی موضوع تحت محمول مندرج است یا محمول شامل موضوع است.
مثال: زید کاتب است. / زید کاتب نیست.
ب. اتصالیه: تعلیق یک طرف بر دیگری
مثال: اگر آفتاب براید، روز موجود می شود. / چنین نیست که اگر آفتاب براید، شب موجود است.
ت. انفصالیه: تعاند و عناد بین دو یا چند چیز
مثال: عدد یا فرد است یا زوج / چنین نیست که یا خورشید در آسمان باشد یا ماه
#جزوه #جلسه۲