💔
لحظه دیدار...
مجنون به دنبال محمل لیلا دوید؛
وقتی دوری، کار را به فغان رساند
از ته قلب، نالهای کرد
کوه وجودش لرزید...
آنگاه، لیلا سر از محمل برآورد
نقاب را کمی بالا زد
به گوشه چشمی مجنون را نواخت
آنجایی که دیگر اثری از مجنون نبود
تنها لیلا بود و بس...
🆔
eitaa.com/m_a_tavallaie