🔷هویت انقلابی و انقلاب هویتی
🔻وقتی از نهضت و انقلاب سخن میگوییم
میتوان از شیعه به عنوان یک مکتب، جوان به عنوان یک عنصر و ایران به عنوان یک جغرافیا سخن گفت. علی رغم اعتقاد به وحدت تعمدا از شیعه نام بردم چون شیعه در تاریخ یک اقلیت نهضتی بوده، ائمه شیعه به مثابه یک انسان ۲۵۰ ساله غیر از پنج و نیم سال تجربه یک نظام مقدس که آن هم در درونش نهضتی بودن موج میزد در شرایط مختلف در موقعیت نهضت بودند و کربلا نقطه کانونی موقعیت نهضت است. خون حسین بن علی ع در طول تاریخ در رگ های شیعیان در جریان بوده و عامل خلق صدها نهضت خرد و کلان شده است.
🔻اهل سنت از دو جهت کلامی و فقهی دستشان در این امر بسته است. مکتب کلامی اشاعره که پذیرفتن جبرگرایی است. بر عکس بعضی من این مساله را کاملا سیاسی فهم میکنم
در طول تاریخ حکام جور از عقیده جبرگرایی و تقدیر گرایی افراطی کم سو استفاده نکردند. کسی که خود را مجبور میداند به حرکت آن هم از جنس حرکت اجتماعی برای تغییر و انقلاب دست نمیزند چو عملا تغییر جهان را بی ارتباط با کنش های خود میداند! در فضای فقهی خروج علیه حاکم جور که به هر طریقی حاکم شده را حرام میدانند و کسی که از جماعت مسلمین جدا شود (ربقه) خلاف شرع انجام داده است.
🔻در این فضا بود که ابی عبدلله ع خارجی خطاب میشود. خارجی یعنی خروج علیه ساختار حکمرانی و وحدت تصنعی جامعه مسلمین. طبیعی است این جبرگرایی و عدم مخالفت با حاکم در هر صورت فرهنگ ظلم پذیری و محافظه کاری را ایجاد و انقلابیگری را نفی میکند. شیعه دقیقا مقابل این نگاه است.
شیعه یک مکتب نهضتی است که کربلا نماد هویتی اوست. در قرن های متمادی محل قرار نهضت های ضد ظلم کربلا بوده و الگوی حرکت حسین بن علی ع و راز اینکه شیعه به عنوان یک اقلیت کارنامه ای با نهضت های مختلف دارد همین امر است.
🔻جوان بودن مولفه بعدی انقلابی گری است. جوان چون روح تحول گرا و آرمان خواه دارد انقلابیگری در او موج میزند و ایرانی بودن خود مولفه دیگر، ایران قرن ها قدمت دارد صدها جنگ و نهضت بخود دیده،
گویا یک روح حماسی در کالبد انسان ایرانی تولید و در بین نسلها به ارث میرسد. همان که فردوسی را آنگونه به سخن در می آورد. تاریخ بعضی کشورها را نگاه کنیم به اندازه یک قرن ایران هم نهضت به خود ندیده است. همه این مولفه ها این امر را به ما نشان میدهد که نهضتی بودن و انقلابی گری هویت جوان شیعه ایرانی است.
🔻 در بیانیه گام دوم از ایده "نظام انقلابی" که به ظاهر پاردوکس بنظر می آید دفاع شده است. [انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.] انقلاب ها در گذر زمان به طور طبیعی به نظام شدگی محض و محافظه کاری دچار و آرمان گریز میشوند. اما انقلاب ما بخاطر همان عناصر هویتی که گفته شد هیچ زمان از حالت نهضت خارج نمیشود. حداقل به لحاظ تئوریک تلاش این است.
🔻 تمام خطر اینجاست در گام دوم از "هویت انقلابی" دچار "انقلاب هویتی" شویم. یعنی
جوان شیعه نهصتی تبدیل به یک عنصر توجیه گر ساکتِ مدافع دچار و به روزمرگی محض مبتلا شود. آن جوش و خروش انقلابی که خروجی یک تاریخ نهضتی است جایش را بدهد به دو تیپ حافظ و مدافع وضع موجود یا بی خیال انقلابیگری و مبتلا به امور شخصی شدن، این خطری است که عمیقا ما را تهدید میکند. خصوصا که ما در بعضی آرمان های انقلاب مثل عدالت عقبیم و به آن روح نهضتی بیشتر محتاجیم.
🔻 "
انقلاب هویتی" خطری است که امروز انقلاب و نسل جوان ما را تهدید می کند و باید با بازخوانی انقلاب ۵۷، گفتمان سازی عمومی مانع تحق آن بشویم و به طرق مختلف انقلابی گری را در جامعه ایران و کالبد جوان ایرانی زنده نگه داریم.
✍
#محمدامین_رضایی
@m_amin_rezai