محسن قنبریان
🎥 سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها #ارائه_در_جشنواره_عمار۱۴۰۰ #حجت_الاسلام_قنبریان ▫️تجسم، نمایش
🎥 سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها ۱۴۰۰ حجت الاسلام قنبریان ◽تجسم، نمایش، سینما 🔴 دو نمایش در قرآن مراد از نمایش این است که پیامی در قالب یک بازی و نمایش منتقل شده درحالیکه می شد از طریق وحی همان پیام ابلاغ شود. 1) دو فرشته به محراب حضرت داود آمدند و مخاصمه ای را مطرح کردند تا او، بینشان حکم کند. نمایش را اینگونه مطرح کردند که برادرم 99 گوسفند دارد و می خواهد تنها گوسفند مرا هم بگیرد و در استدلال کردن و خطاب کردن هم بر من چیره شده است. حضرت داود به برادر گفت با این کارت، به او ظلم می کنی و البته خیلی از شریک ها به همدیگر ظلم می کنند. سپس حضرت داود متوجه شد که این، امتحان او بود. 2) پس از کشته شدن هابیل توسط قابیل، خدای متعال کلاغی را فرستاد تا به قابیل نشان دهد با پیکر برادر خود چه کند؟ ماجرای وضو گرفتن امام حسن و امام حسین برای یاد دادن وضو به پیرمرد نیز از همین قبیل نمایش است. 🔸️طرح حکمی بحث کار عقل نظری، گرفتن علم از مبادی عالی است و جبرائیل و جنود تحت امر او، موکلان علم هستند. و هرکسی هرچیزی یاد می گیرد در هر حوزه ای از علم و کشف واقع، به وسیله این جنود است و همه کارهایی که برای یادگیری علم انجام می شود، نفس را مستعد می کند. اما عقل عملی در ذیل عقل نظری قرار می گیرد و اثر گذاری در مادون را برعهده می گیرد مثل اینکه یک هنرمند، معرفتی را در یک قالب هنری مانند رمان، شعر، فیلم و ... درآورد. پس سینما و نمایش از شعب عقل عملی است که عقل عملی خود اثرگرفته از عقل نظری است. 🔹️ اسطوره و سحر را قرآن افک می داند صرف اینکه اجزای یک داستان فرضی باشد، موجب کذب و دروغ بودن آن نمی گردد اما اگر به لحاظ ترکیب و تألیف، منطبق بر نوامیس عالم و صنع و حکمت الهی نباشد، افک خواهد شد. افک همان اسطوره در ادبیات است که قرآن، آن را یک امر خلق کردنی می داند. مثلا اسطوره های هومر واقعا اثر جذاب هنری است اما چون مطابق با واقع نیست و عالم، چنین خدایگانی را ندارد، افک است. همچنین آن چیزی که ساحران فرعون درست کرده بودند را قرآن افک می داند که اژدهای حضرت موسی، افک آن ها را بلعید نه طناب ها را! درنتیجه مردم حقیقت را دیدند که صرفا مقداری طناب در حال تکان خوردن هستند. ◽عدالت -"عدالت بر": آن چیزی که ساخته می شود، منطبق بر نوامیس عالم باشد که صدق و عدل، دو رکن نمایش آن هستند.پس تصویری که ارائه می شود -در هر حوزه ای که باشد-، باید مطابق با آن نوامیس باشد تا افک نگردد. یعنی بر سبیل عدالت باشد تا آن چیزی که خلق می شود، در تضاد با خلقت الهی قرار نگیرد. مثال آن، شعر دعبل خزاعی و برخی شعرای دیگر است که امام درباره آن فرمود: روح القدس انشاء و بر زبان تو جاری کرد. یا لسان الغیب بودن حافظ بدین معناست که اتصالی با غیب دارد که لسان آن شده است. درنتیجه سازه خارج شده از عدالت، افک و جور است. -"عدالت در": مضمون و پیام آن، عدالت باشد که این، در ذیل عدالت تشریعی قرار می گیرد. عدالت از درون یک فرد شروع شده -که تعدیل قوای جاذبه و دافعه و درک کننده و ... اوست-، و احکام و تعالیمی که این عدالت را می سازند، احکام عادلانه نامیده می شود. چنین آدمی که از درون عادل شده است، صلاحیت پذیرفتن منصب های مهم اجتماعی مانند قضاوت و شهادت و امامت جماعت و مرجعیت و... را دارد، تا تناسب بین نیروهای مختلف در جامعه و اعطای حق هرکسی به خود و تا خدای متعال که اسماء الهی اقتضای اطلاق دارند اما اسم حکم العدل آنها را منظم کرده است و تجلی آن در فرد و اجتماع، باعث عدالت شخص و عدالت اجتماعی می شود. 🔸️عدالت، استقامت بر صراط مستقیم است اگر عدالت در انسان و اجتماع و انسان کامل و خدای متعال را کنار هم قرار دهیم، یک خط مستقیم به نام صراط مستقیم می شود که عدالت در جامع ترین معنای خود، استقامت بر این صراط مستقیم است. ⏪درنتیجه عدالت، بسط صفت حضرت حق در عالم است؛ یعنی کسی که روی زمین عدالت گستری کند، در محضر خدا امور را منظم می کند و این، کاری خدایی است. ☑️ @m_ghanbarian