📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و نهم/ ۲۶آبان۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_اول
▫️
فراز مربوط به تجار و صنعتگران ۳
توضیحات تکمیلی درباره فراز:
وَلْيَکُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْل وَأَسْعَار، لاَ تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَالْمُبْتَاعِ.
• جلسه پیش فرق بین این دستور با دستور "فامنع من الاحتکار" بیان شد. در منع احتکار، حاکم موظف است اما در "بیع سمح" با صیغه غایب دستور است. ساختارهای بازار باید موجب چنین بیع آسانی شود نه اینکه نهاد بازار، زایل و یک ایوان دولت شود.
• بیع سمح را مبتنی بر دو میزان "عدالت" و "اسعار(نرخ ها)" می کند.
برای کشف ساختار بازاری که بیع سمح نتیجه دهد اقلا به سه جهت بیع باید توجه کرد:
1⃣
متعاملین
بیع دو طرف دارد: فروشنده و مشتری. ایندو در اسلام شرایطی دارند که عدم لحاظ آن موجب میشود بیع سمح اتفاق نیافتد.
جلسه قبل بیان شد این "سمح و آسانی" مقابل "ضیق فاحش" است که از خصائص منفی این صنف بود.
نکته لطیف این بود که به رغم نظریات بازار آزاد، بیع (و مطلق معامله) نباید بر صرف سود طلبی کنشگران بازار مبتنی باشد . چون "شح قبیح" و "ضییق فاحش" آنها مانع "بیع سمح" می شود. بلکه معامله باید مبتنی بر "موازین عدالت" و "موازین نرخ ها" باشد. حضرت امیر(ع) بیع سمح را مقید به ایندو میزان می کند تا بخاطر شح قبیح(سودجویی) و ضییق فاحش(سخت معاملگی در کشیدن به سمت خود) ، بیع سخت و فقط به نفع یک طرف نشود.
در مقابل انسان سرمایه داری که خودخواه، محاسبه گر و سودجو و تن پرور است(تعریف هابز) اسلام هم انسان اقتصادی ای دارد.
• مقایسه سه دسته احکام شریعت، این انسان را نمایان می کند:
✔️ دسته اول برخی احکام حجر:
- بچه در معامله محجور است و حجر او امتداد دارد تا بلوغ و رشد
- صرف سن بلوغ، رشد او را ثابت نمی کند و باید اختبار و امتحان صورت گیرد!
- بزرگسال اگر دچار "سفه" شد، حجر و منع معامله برایش ثابت می شود (بی نیاز از حکم حاکم)!
- اما زوال سفه او نیاز به اختبار و حکم حاکم دارد!
✔️ دسته دوم: ساحت زندگی عقلایی-اجتماعی
- همان محجور اقتصادی، اقرارش در امور غیر مالی (مثل نسب و جنایت) صحیح و قبول است!
- تصرفات غیر مالی اش (مثل طلاق و...) هم نافذ است.
- وکالت و... او صحیح است
- حق عفو در قصاص دارد(بخلاف دیه)
- قسم خوردن او منعقد است.
✔️ دسته سوم: در حوزه عبادی:
- عبادت بچه ممیز، صحیح است.
- بچه را باید از ۶سالگی تمرین به عبادت داد.
- صرف رسیدن به بلوغ سنی موجب وجوب تکالیف عبادی بر اوست.
- همان محجور اقتصادی، از حج واجب منع نمی شود! کفاراتش هم به روزه و... درست است
⬅️ مقایسه این سه به روشنی می گوید انسان اسلام، اول عهد با خدایش درست می شود بعد زندگی عقلایی و اجتماعی اش (عهد و پیمان و اقرار و شهادت و...) بعد برای زندگی اقتصادی، اعتبار می گیرد.
2⃣
مبیعات (کالا و خدمات)
برای تحقق بیع سمح و روان، کالا و خدمات هم شرایطی دارند:
- اولا: فراوانی کالا و خدمات
در فراز مربوط به اهل خراج توضیح یافت که: باید نظرت به عمارت زمین بیشتر از جلب خراج باشد!
- ثانیاً هر چیزی اجازه کالا و خدمت شدن و ورود به بازار را ندارد.
یک نگاه ساده به فهرست مکاسب محرمه یا حدیث معروف تحف العقول می نمایاند که دسته هایی از کالا یا خدمات، ممنوع اند و نباید وارد بازار گردند! این طیف گسترده هم "نجس"، هم "مقدس"، هم "خدمت واجب" و هم "خدمت حرام" و... را شامل است.
❓می پرسید این منع چه اثری بر تحقق بیع سمح دارد؟!
❗️ بالعکس این تنوع کالا و خدمت، موجب بازار بزرگ و حتی کاهش نرخ برخی اقلام می شود!
توضیح اینکه در نظریه بازار، "قیمت گذاری آزاد" فقط قیمت را معلوم نمی کند بلکه به آزادی بازار می انجامد!:
- قیمت را در این نظریه، صرفا "عرضه و تقاضا" معلوم می کند!
- عرضه و تقاضا ملازم با عرضه "متنوع یک کالا" است تا با رقابت موجب بهینگی تولید و کاهش هزینه های آن و سود بیشتر شود.
- تنوع کالا، به "کالاهای بدیل" می انجامد. مثلا قیمت گوشت گوسفند با عرضه گوشت شتر مرغ یا خوک، تنظیم می شود چون مقداری از تقاضاها را جواب می دهد.
⬅️ از همین جا کالا و خدماتی که در هنجارهای جامعه ضد ارزش یا در شریعت حرام است هم وارد بازار میشود.
حضرت امیر(ع) قید موازین عدل را به همین خاطر افزودند. بیع سمح حتی اگر با تنوع کالا(حرام و حلال) تامین شود، بیع سمح مطلوب نیست؛ بگذریم که اغلب موجب بیع سمح هم نمی شود.
ادامه در بخش دوم
☑️
@m_ghanbarian