🔴 کدام باقر؟! ❓آیا هر موشکافی علمی، باقر شدن است؟! در وجه تسمیه امام باقر(ع)فرمود:"به زودی خالصان شیعیانم بر او وارد، و علم را برایشان می شکافد؛ شکافتنی"(1) پس "باقر علم النبیین" لقب گرفت(2)؛نامی که از تورات با اوست(3). اما از سوی دیگر برخی "شکافتن ها" و غور کردن ها و موشکافی ها؛ "آفت علماء" شمرده شده است: 🔺"کسی که محروم از خشیت باشد، عالم نیست؛ حتی اگر در متشابهات و مشکلات علمی، مو بشکافد"!(4) 🔺"آفت علماء ۸چیز است:...فرورفتن در آنچه به حقیقتش نمی رسند، خود را به سختی انداختن در زینت کردن کلام با الفاظ زاید"!(5) ❓وارث باقرالعلوم کیست؟! کدام موشکافی ارث باقرالعلوم(ع) و کدام "آفت علم زدگی" است؟! ✅ علم محتاج عمل و مسئولیت و تعهد است(6) بدون آن خود را نشان نمی دهد و صاحبش را به کفر می کشد(7) اصلا "طلب آن"، به "استعمالش" است(8). توازن و تناسب قوای علمی و عملی اگر نبود، قوای علمی هم علم صید نمی کنند بلکه همان زواید و الفاظ به چنگش می آید. ✅ مسئولیت علم در قبال دو چیز است: 1⃣ در قبال خداوند: که خشیت را موجب می شود(9) 2⃣ در قبال مردم: تعهد نسبت به فقر و غنا؛ قسط و عدل و هدایت.(10) اگر علم ورزی، در مسیر این دو تعهد قرار گرفت؛ شکافته شدن هایش، گره گشایی از کار مردم و خشیت در مقابل خداوند را نتیجه داده و صاحبش را وارث باقر(ع) می کند. اما اگر "در خود معطل ماند"؛ خود را فربه و متورم می کند. صاحبش هم آفت می زند. فروعات بی ثمر می شکافد، به لفّاظی می انجامد. دوچندانش گرسنه ای را سیر و ظالمی را سرکوب نمی کند! حال عالم را هم نزد خدا خوش تر نمی کند! در طلاب علوم دینی همیشه دعوای "زوائد" علوم، داغ است. از غوامض و موشکافی هایی می خوانند که صاحبش در عصر استبداد و استعمار هیچ خبری ازش نیست. و از رهبران واقعی تشیع در مواقع حساس تاریخی (میرزای شیرازی و مثل او) کمتر در آن غوامض و فروعات موشکافانه چیزی می شنوند! امام عزیز نیز از برخی زوائد علوم آلی گلایه داشت(11). اما راه اصلی رفع زوائد، قیل و قالِ زائد نیست. قرار دادن علم در جایگاه و مسیر درستش است. علم دین(بخصوص فقه و حکمت) در موضع مسئولیت اخلاقی_اجتماعی اش نزد خدا و مردم قرار گیرد؛ خود به خود هرچه لازم بود می ماند و زوائد و آفات رفع می شود. فقه در خدمت قسط و عدل اجتماعی قرار گیرد و نسبت به "گرسنگی مظلوم و پرخوری ظالم" احساس وظیفه کند؛ بعد هرچه لازم بود فروعات مشتق و وضع و استعمال را بیش از این هم بشکافد. یعنی: فقه، مساله اش را از "عینیت جامعه اش" بگیرد و اصول فقه، مساله اش را از "این فقه" بگیرد. نه فقه، از خودش(از فرض) بگیرد و اصول از مسائل فرضی فقه و از مسائل خود، مساله تولید کند. *شاید همین سرّ بود که امام سجاد(ع) در وجه تسمیه باقر، سجده شکر کرد وسپس فرمود:"امامت در فرزندان اوست تا قیام قائمی که زمین را پر از قسط و عدل می کند."(12) ....................................... پی نوشت: 1و2-کفایه الاثرص243وص42 3-الامامه والتبصره من الحیره ص64 4و5-بحار ج2ص52 6-بحار ج2ص32 7-الکافی ج1ص45 8-بحار ج1ص225 9-فاطر/28 10-نهج البلاغه خ3/الکافی ج8ص56و57 11-در موضع مختلف:الرسائل ج2ص97/تهذیب الاصول ج3ص570و572/منهاج الوصول ج1ص51/الاجتهاد والتقلیدص10و12/انوار الهدایه ج1ص349 12-کفایه الاثر ص237 📝محسن قنبریان ۹۹/۵/۶ ☑️ @m_ghanbarian