🔴 رُوِیَ أَنَ رَسُولَ اللَهِ صلوات الله علیه و اله قَالَ:  لا یَکمُلُ المُؤمِنُ إِیمَانُهُ حَتَى یَحتَوِیَ عَلَى مِائَةٍ وَ ثَلَاثِ خِصَالٍ فِعلٍ وَ عَمَلٍ وَ نِیَةٍ وَ ظَاهِرٍ وَ بَاطِنٍ  فَقَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ ع یا رَسُولَ اللَهِ مَا یَکُونُ المِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ فَقَالَ یَا عَلِیُ مِن صِفَاتِ المُؤمِنِ أَن یَکُونَ از رسول خدا " صلوات الله علیه و اله " فرمودند: ایمان مومن کامل نمی شود تا اینکه دارای 103 خصلت در فعل و عمل و نیت و باطن و ظاهر گردد آنگاه امیرالمونین ع فرمودند یا رسول الله آن 103 خصلت کدامند ؟ فرمودند یا علی از جمله صفات مومن اینست که: جَوَالَ الفِکرِ- جَوهَرِیَ الذِکرِ- کَثِیراً عِلمُهُ -عَظِیماً حِلمُهُ- اندیشه اش بسیار متحرک و پویاست –ذاتا متذکر و به یاد خداست –علم و دانشش فراوان –بردباریش بزرگ  جَمِیلَ المُنَازَعَةِ- کَرِیمَ المُرَاجَعَةِ- أَوسَعَ النَاسِ صَدراً- وَ أَذَلَهُم نَفساً خوش برخورد در کشمکش –بزرگوار در بازگشت و پذیرش –سعه صدرش از همه بیشتر –و نفسش از همه خاکسارتر است  ضِحکُهُ تَبَسُماً- وَ اجتماعه تَعَلُماً- مُذَکِرَ الغَافِلِ- مُعَلِمَ الجَاهِلِ خنده اش تبسم –گرده هماییش برای تعلم و یادگیری –تذکر دهنده به غافل- و آموزنده جاهل است لَا یُؤذِی مَن یُؤذِیهِ _وَ لَا یَخُوضُ فِیمَا لَا یَعنِیهِ_ وَ لَا یَشمَتُ بِمُصِیبَةٍ به کسی که آزارش می کند آزاری نمی رساند –و در آنچه به دردش نمی خورد وارد نشود و هیچ  کس را به مصیبتی سرزنش و شماتت نمی کند وَ لَا یَذکُرُ أَحَداً بِغِیبَةٍ- بَرِیئاً مِنَ المُحَرَمَاتِ- وَاقِفاً عِندَ الشُبُهَاتِ و هیچ کس را با غیبت یاد نمی کند –از کارهای حرام بیزار است –و در موارد شبهه قدم بر نمی دارد کَثِیرَ العَطَاءِ- قَلِیلَ الأَذَى- عَوناً لِلغَرِیبِ -وَ أَباً لِلیَتِیمِ بخشش فراوان –آزارش بسیار کم –برای غریب و ناآشنا یاور –و برای یتیم پدر است بُشرُهُ فِی وَجهِهِ- وَ حُزنُهُ فِی قَلبِهِ- مُستَبشِراً بِفَقرِهِ شادابی و خرمی اش در چهره –و حزن و اندوهش در دل –و به نیاز خود (به خدا )خرسند است أَحلَى مِنَ الشَهدِ- وَ أَصلَدَ مِنَ الصَلدِ- لَا یَکشِفُ سِراً- وَ لَا یَهتِکُ سِتراً شیرین تر از عسل- و سخت تر از سنگ است –و هیچ رازی را فاش نسازد –و هیچ پرده ای را ندرد   لَطِیفَ الحَرَکَاتِ- حُلوَ المُشَاهَدَةِ -کَثِیرَ العِبَادَةِ- حَسَنَ الوَقَارِ حرکاتش لطیف- دیدارش شیرین-عبادتش بسیار –و قارش نیکو   لَیِنَ الجَانِبِ- طَوِیلَ الصَمتِ- حَلِیماً إِذَا جُهِلَ عَلَیهِ برخوردش نرم –سکوتش طولانی است –اگر درباره او به نادانی رفتار شود حلیم و بردبار است   صَبُوراً عَلَى مَن أَسَاءَ إِلَیهِ- یُجِلُ الکَبِیرَ وَ یَرحَمُ الصَغِیر برکسی که به او بدی کرده است شکیبا است –بزرگتر را گرامی داشته و به کوچکتر رحم می کند َ أَمِیناً عَلَى الأَمَانَاتِ- بَعِیداً مِنَ الخِیَانَاتِ- إِلفُهُ التُقَى وَ حِلفُهُ الحَیَاءُ بر امانتها امین- و از خیانتها به دور است –همدم او تقوا و هم پیمان او شرم و حیاست   کَثِیرَ الحَذرِ- قَلِیلَ الزَلَلِ- حَرَکَاتُهُ أَدَبٌ -وَ کَلَامُهُ عَجِیبٌ پرهیزش بسیار –و لغزشش کم حرکاتش مودبانه –و گفتارش مایه شگفتی است مُقِیلَ العَثرَةِ- وَ لَا یَتَبِعُ العَورَةَ- وَقُوراً صَبُوراً- رَضِیاً- شَکُوراً از خطا و لغزش در می گذرد –و در پی عیوب دیگران نمی رود –با وقار –صبور –خشنود و راضی –سپاسگذار   قَلِیلَ الکَلَامِ- صَدُوقَ اللِسَانِ- بَر-اً مَصُوناً کم حرف –راست گفتار –نیکوکار-مصون –و محفوظ حَلِیماً- رَفِیقاً- عَفِیفاً –شَرِیفاً- لَا لَعَانٌ وَ لَا کَذَابٌ  بردبار-رفیق و سازگار-پاکدامن –با شرافت است لعن کننده و دروغگو نیست   وَ لَا مُغتَابٌ- وَ لَا سَبَابٌ- وَ لَا حَسُودٌ- وَ لَا بَخِیلٌ- هَشَاشاً بَشَاشاً غیبت کننده نیست –دشنام نمی دهد نه حسود است و نه بخیل –گشاده رو وشاداب است   لَا حَسَاسٌ وَ لَا جَسَاسٌ -یَطلُبُ مِنَ الأُمُورِ أَعلَاهَا- وَ مِنَ الأَخلَاقِ أَسنَاهَا نه ظریف و حساس است –و نه کنجکاو و جاسوس –از کارها عالیترین را طلب می کند –و از اخلاق برجسته ترین را   مَشمُولًا بِحِفظِ اللَهِ -مُؤَیَداً بِتَوفِیقِ اللَهِ- ذَا قُوَةٍ فِی لِین حفظ خدا شامل حال اوست –به توفیق الهی یاری شده است –ودر عین نرمش قوی است ٍ وَ عَزمَةٍ فِی یَقِینٍ -لَا یَحِیفُ عَلَى مَن یُبغِضُ- وَ لَا یَأثَمُ فِی مَن یُحِبُ  و تصمیمش همراه با یقین –با کسی که دشمن باشد ستم نمی کند –و درباره کسی که دوستش دارد به گناه نمی افتد صَبُورٌ فِی الشَدَائِدِ- لَا یَجُورُ وَ لَا یَعتَدِی- وَ لَا یَأتِی بِمَا یَشتَهِی در سختیها بسیار شکیباست –نه ستم میکند و نه تجاوز –و هر چه دلش خواست انجام ندهد