🔴 هر دم از این باغ بری می رسد ... ❌ : خداوند جسمی الهی است! / حاشیه مرحوم بر این قول 🔻ملاصدرا در شرح بر (که بعضا حاوی مطالبی عجیب و بر خلاف صریح روایات موجود در این مهمترین کتاب حدیثی شیعه است)، به مهمترین نتیجه منطقی نظریه وحدت وجود ـ که او از آن با عبارت «بسیط الحقیقة کل الاشیاء و لیس بشئ منها» (خداوند همه اشیاء است و هیچ یک از آنها نیست) یاد می کند ـ اذعان و اعتراف می کند و آن عبارت است از جسم بودن خداوند. 🔻 معنایی جز این ندارد که همین متن وجود و موجودِ عالم و هستی و اشیاء، بی نهایت فرض می شود و بر آن نام خدا گذاشته می شود و سخن گفتن از دو وجود و موجود به عنوان وجود مقداری و غیر مقداری و مخلوق و خالق، بر خلاف نظریه و اعتباری و موهوم بودن ماهیت است. 🔻خب، روشن است که این کل الوجود و کل الاشیاء چیزی جز تمام اشیاء و اجسام و عالم مقداری که فلسفه آن را فرض می کند، نیست و خداوندِ عین جسمیت و تجسم است و جناب صدرا صادقانه به این لازمه و نتیجه منطقی نظریه خود اعتراف می کند. 🔻 صدرا می نویسد: «ان ماهية الجسم و معناه، يعني الجوهر القابل للابعاد له انحاء من الوجود بعضها اخس و ادنى و بعضها أشرف و اعلى، فمن الجسم ما هو جسم هو ارض فقط او ماء فقط او هواء او نار، و منه ما هو جماد فيه العناصر الاربعة ... و منه ما هو مع كونه حيوانا ناطقا مدركا للمعقولات، فيه ماهيات الاجسام السابقة موجودة .....فاذا تصورت هذه المعاني و انتقشت في صفحة خاطرك علمت ان المعنى المسمّى بالجسم له انحاء من الوجود متفاوتة في الشرف و الخسّة و العلو و الدنو من لدن كونه طبيعيا الى كونه عقليا، فليجز ان يكون في الوجود جسم إلهي ليس كمثله شيء و هو السميع البصير ... على ان الواجب تعالى لا يجوز ان يكون له في ذاته فقد شيء من الاشياء الوجودية» (ملاصدرا، شرح أصول كافي ج3 ص206) 🔻ترجمه: « جسم و معنای آن عبارت است از جوهر دارای ابعاد سه گانه که انواع و مراتب گوناگونی از وجود را داراست. بعضی از آنها پست تر و پایین تر و بعضی از این مراتب برتر و بالاتر است. مرتبه ای از جسم مثلا زمین است و یا آب و یا هوا یا آتش است و مرتبه ای دیگر از جسم جماد است که حاوی عناصر چهارگانه است ... نوع دیگری از اجسام حیوان ناطقِ مدرک معقولات است و البته مراتب قبلی و پایین جسمیت نیز در آن موجود است... حال وقتی این معانی و مراتب را تصور کردی و در صفحه ذهنت نقش بست که برای جسم انواع و مراتبی از وجود است که از جهت شرافت و خست و بالایی و پایینی با هم متفاوت هستند، برخی طبیعی (مانند جمادات) و برخی عقلی (مانند انسان) هستند، پس جایز و رواست که بگوییم در وجود جسمی الهی است که لیس کمثله شئ و هو السمیع البصیر...چرا که در مورد ذات واجب الوجود جایز نیست گفته شود که او فاقد چیزی از موجودات است." 🔻مرحوم آیت الله خویی در کتاب «التنقیح فی شرح العروة الوثقی» در بحث طهارت و یا نجاست کسانی که قائل به تجسم خداوندند می نویسد: «شگفت از ملاصدرا است که (مانند آن دسته از اهل سنت (اشاعره) که می گویند خداوند جسم است اما نه مانند دیگر اجسام) در شرحش بر اصول کافی قائل به تجسیم خداوند شده است. بعد آیت الله خویی می افزاید: ملاصدرا تصریح کرده است که مقسم این اقسام چهار گانه همان جسمی است که دارای ابعاد سه گانه عمق و طول و عرض است....ای کاش می دانستم که آنچه در آن، این ابعاد سه گانه است که عمقش غیر از طولش و آن دو غیر از عرضش می باشد، چگونه مشتمل بر ماده و دارای ترکیب نیست که بتواند واجب الوجود و خداوند سبحان باشد. البته التزام به این عقیده موجب کفر و نجاست نخواهد بود. چرا که اکثر مسلمین به دلیل قصور فهمشان معتقدند که خداوند سبحان جسمی است که بر عرشش نشسته است...". («التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ص 72) کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa