هدایت شده از معارف الشیعه
✍️قسمت دوم : در نجف اشرف که مشغول زیارت بودم و حال خوشی داشتم ، شیخی لاغر اندام نزد من آمد و گفت : از طرف حضرت مامور هستم تا از شما پذیرایی کنم و شما را به منزل ببرم. سپس همراه ایشان به منزل کوچکی رفتم و تا روز آخر در نجف اشرف میهمان ایشان بودم. ایشان همان شیخ محمد کوفی معروف بودند. دو سال بعد ایشان به ایران آمد و با آدرسی که از من داشت مرا پیدا کرد، چند روزی هم منزل ما بود و پس از آن همراه ایشان به زیارت حضرت رضا مشرف شدیم و بعد از زیارت ، ایشان مجددا به نجف اشرف مراجعه کردند.بعد از گذشت سال‌ها که آقای مجتهدی را زیارت نکرده بودم ، مجدداً در ایران چند مرتبه ای خدمتشان رسیدم. از جمله چند سال قبل که ایشان به علت سکته در بیمارستان ساسان تهران بستری بودند ، خبر به مرحوم شیخ جواد سهلاوی در کوفه رسید. ایشان از عراق به ایران آمدند و من همراه ایشان به عیادت آقای مجتهدی رفتم. هنگامی که چشم جناب مجتهدی به مرحوم سهلاوی افتاد ، بسیار خوشحال شدند. چند نفری هم اطراف ایشان بودند که آقا فرمودند ، ما را تنها بگذارید ، من دیگر خوب شدم! پس از آن، ساعتی با جناب سهلاوی صحبت کردند.سپس در معیت مرحوم سهلاوی بیمارستان را ترک کردیم و همراه ایشان به مشهد مشرف شدیم. در مشهد خبر دار شدیم که آقا از بیمارستان مرخص شده‌اند و به منزل حاج ابراهیم اسفهلانی رفته اند ، که ما مجدداً از مشهد بازگشتیم و به منزل حاج ابراهیم رفتیم و آقا را دو مرتبه زیارت کردیم. شب را هم همان جا بودیم و فردای آن روز جناب سهلاوی به کوفه بازگشتند. بعد از آن ایشان را در مشهد زیارت کردم .در آن ایام در مدرسه ای نزدیک به حرم حجره ای داشتند و آخرین مرتبه هم در قم خدمتشان رسیدم. 🔻 لازم به ذکر است اینجانب (نویسنده کتاب لاله ای از ملکوت ) ، پس از شنیدن این واقعه از آقای لطیفی ، با جمعی از دوستان در شهر مقدس مشهد ، خدمت حضرت آیت الله وحید خراسانی رسیدیم و ماجرا را که به همین گونه بود ، از ایشان پرسیدیم و ایشان پس از تایید مطلب ، در آن روز از جناب آقای مجتهدی به بزرگی یاد نمودند به گونه‌ای که اولیای الهی را ذخائر شیعه قلمداد فرمودند.همچنین در آن جلسه ، ایشان ماجرایی به غیر از داستان مسجد سهله و جریان تشرفشان ، از وقایع و دیدارشان با آقای مجتهدی در مسجد کوفه نیز تعریف کردند. 📚 لاله ای از ملکوت ، جلد چهارم ، ص 97 کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa