⬛️ ماجرای یک جِن که با شعر دعبل خزاعی در مصائب امام حسین علیه السلام گریست :: ⚫️ علامه مجلسی رضوان الله علیه میفرمایند :: در کتاب "اخبار الجن" شیخ مسلم از قدمای مخالفین از دعبل بن علی خزاعی این روایت را یافتم که می‌گوید :: از معتصم خلیفه گریختم و شبی در نیشابور تنها خفتم، و خواستم قصیده در مدح عبد اللّه بن طاهر بسرایم، در آن شب مشغول این کار بودم که از پشت درب بسته شنیدم یکی می‌گوید: "السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته من داخل آمدم، خدایت رحمت کند" تنم لرزید و سخت ترسیدم، گفت: نترس خدایت عافیت دهد من یک جنِ هم‌کیش توام و از اهل یمن، یکی از عراق بر ما وارد شد و قصیده‌ات را برای ما خواند و من دوست دارم آن را از زبان خودت بشنوم. سپس من این ابیات را برایش خواندم :: مدارس آيات خلت من تلاوة ومنزل وحي مقفر العرصات أناس على الخير منهم وجعفر وحمزة والسجاد ذو الثفنات إذا فخروا يوما أتوا بمحمد وجبريل والفرقان والسورات مدارس آیات الهی که منزل اهل بیت علیهما السلام است از تلاوت آیات الهی خالی مانده و عرصه های منزل وحی از ساکنانش تهی گشته است. // خانه هایی که تعلق به علی حمزه جعفر و سجاد ذو الثفنات داشت // اینها هنگامی که میخواستند افتخار کنند به پیامبر خدا محمد افتخار میکردند و به اینکه محل نزول وحی توسط جبرییل و سوره های قرآنند.... تا پایان قصیده را برایش خواندم و آنقدر گریست تا بیهوش افتاد و سپس گفت: خدایت رحمت کند آیا برایت حدیثی باز نگویم که عقیده‌ات محکم شود و در پیروی هرچه بیشتر از مذهبت به تو کمک کند؟ گفتم، چرا بگویید. گفت: مدتها نام جعفر بن محمّد علیهما السّلام را می‌شنیدم، به مدینه رفتم و شنیدم که می‌فرمود: به نقل از پدرانش تا رسول خدا که فرمودند: "علی و خاندانش همان پیروزمندانند." سپس با من وداع کرد که برود، گفتم: خداوند تو را رحمت کند، اگر می‌توانید نامت را به من بگو گفت، من ظبیان بن عامرم. 📚نام کتاب : بحار الأنوار - ط‌الوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد 63 صفحه 128 👈 جالب آنکه علامه مجلسی ذیل یک روایت دیگری که در آن، جن حدیثی نقل می‌کند، می‌نویسد: این روایت دلالت بر جواز نقل حدیث از جن دارد. و می‌دانیم که جنیان نیز مؤمن و کافر دارند و اخبار تشرف شیعیانِ آنان به محضر اهل بیت فراوان است. (بعنوان نمونه، یک باب مفصل در کتاب شریف بصائر الدرجات در این باره موجود است.) این قصیده دعبل 121 بیت است که امام رضا هم با شنیدن آن به اغما رفتند و بیهوش شدند https://eitaa.com/kalame_thaghalein